پرسش:

پيام آيه‌ 91 سوره‌ هود چيست؟

˜ پاسخ:

قرآن كريم در اين آيه مي‌فرمايد: (يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيراً مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفاً وَلَوْلاَ رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَمَا أَنتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ)[1]؛ «گفتند: اي شعيب! بسياري از آن‌چه را مي‏گويي، به طور عميق نمي‏فهميم، و قطعاً ما تو را در ميان خود كم‏توان مي‏بينيم؛ و اگر قبيله كوچكت نبود، حتماً سنگسارت مي‏كرديم! و تو براي ما (قدرت) شكست‏ناپذيري نيستي».
مقدمه

اين پرسش در واقع مي‌تواند به صورت کلي، چنين مطرح شود: «آياتي که مربوط به حادثه و داستاني خاص است، که در زمان‌هاي قبل اتفاق افتاده و يا گفت و شنودي بين افراد است، براي جامعه‌ي کنوني و حال حاضر ما چه پيامي دارد؟»

در پاسخ لازم به معرفي قاعده‌اي به نام قاعده‌ «الغاء خصوصيت»[2] مي‌باشد که مفسر براي تفسير آيات از آن استفاده مي‌کند توضيح اينکه:

از آن‌جا که تمام قرآن وسيله‌ي هدايت همه‌ي انسان‌ها در تمام زمان‌ها مي‌باشد در چنين آياتي قاعده‌ «الغاء خصوصيت» جاري مي‌شود. به اين معنا که اين آيات را از خصوصيات زماني و مکاني و حتي افراد جدا مي‌کنيم و از آن، قاعده يا قوائد کلي استخراج مي‌کنيم[3]. مثلاً در آيه‌ مذکور حضرت شعيب و دشمنان خاص او ويژگي‌هايي هستند خاص و جزيي، که از اين آيه جدا مي‌نماييم، همچنين عنصر زمان و مکان آيه را از آن جدا کرده و هدف آيه را به دست مي‌آوريم، که مقصود، برخورد رهبران ديني با دشمنان آن‌ها مي‌باشد. آنگاه با جدا کردن اين خصوصيات، پيام‌ها و قوائد کلي اين‌گونه آيات را استخراج مي‌نماييم که در هر زمان و هر مکان مصاديقي دارد.

مراحل صحيح پي بردن به بطون (پيام‌هاي نهفته) آيات قرآن:

با توجه به اين‌که اجراي اين قاعده و بدست آوردن بطن آيه و آگاهي از «پيام‌هاي نهفته آيه» بايد ضابطه‌مند باشد تا مفسر دچار لغزش و تفسير به رأي نشود، از اين رو اجراي اين قاعده لازم است طي مراحل زير صورت گيرد:

1. جويا شدن هدف آيه.

2. سنجيدن آن هدف با خصوصيات ذکر شده در متن آيه.

3. آن‌چه در تحقق يافتن هدف دخالت دارد باقي گذارده شود و آن‌چه دخالت ندارد ناديده گرفته شود.

4. مفهومي عام از متن آيه برداشت شود که مستقيماً در راستاي هدف آيه قرار داشته باشد و از خصوصيات ذکر شده پيرامون آيه فراتر بوده و بر موارد مشابه مورد نزول آيه در هر زمان و مکان قابل تطبيق باشد.

5. معيار صحت اين برداشت آن است که مفهوم عام گرفته شده از بطن آيه، به گونه‌اي باشد که مورد نزول آيه، يکي از مصاديق شاخص آن مفهوم عام گردد. و اگر چنين نشد و با ظاهر تنزيل تناسب قريب نداشت، چنين استخراجي نادرست و از قبيل تأويل باطل و تفسير به رأي خواهد بود[4].
مروري بر آيه

آيه مورد بحث شامل چهار بخش مي‌باشد:

در بخش نخست: گفتند «ما بسياري از سخنان تو را درک نمي‌کنيم.»

در بخش دوم توهين کرده و گفتند: «ما تو را در ميان خود فردي ضعيف و ناتوان مي‌بينيم».

در بخش سوم زبان به تهديد گشودند و گفتند: «اگر ملاحظه‌ي قبيله کوچک تو نبود حتما تو را سنگسار مي‌کرديم». و در بخش چهارم گفتند: «تو براي ما فردي شکست‌ناپذير نيستي». حال با ذکر اين مقدمه پيام‌هايي که از اين آيه با استفاده از اين قاعده به دست مي‌آيد عبارتند از:
پيام‌هاي آيه

1. مخالفان پيامبران منطق و دليل ندارند، و با توهين و تهديد با رهبران الهي برخورد مي‌کنند.

2. رهبران الهي با سعه‌ي صدر آماده‌ي شنيدن اهانت‌هاي مخالفان باشند.

3. دشمنان رهبران ديني به جاي اينکه به خود زحمت تأمل و تفکر در سخنان آن‌ها را بدهند و با سوال و درخواست توضيح، مودبانه و حق جويانه درصدد رسيدن به حقيقت باشند، با ادعاي نفهميدن از زير بار مسئوليت شانه خالي مي‌کنند و بي‌منطقي خود را با ادعاي نفهميدن چاره مي‌کنند. (ما نفقه)

4. دشمنان دين همواره به قدرت ظاهري تکيه مي‌کنند و از امدادهاي غيبي غافلند. به خلاف رهبران ديني که با حفظ قدرت‌هاي ظاهري، به قدرت الهي توکل مي‌کنند. (انا لنراک فينا ضعيفا) (قَالَ يَا قَوْمِ أَرَهْطِي أَعَزُّ عَلَيْكُم مِنَ اللَّهِ)[5].

5. تهديد و مسخره کردن روش دين‌ ستيزان بوده و هست. (لرجمناک ـ ضعيفاً)

6. خداوند متعال با اسباب ظاهري رهبران الهي را ياري مي‌کند. چنان‌چه با کمک قوم شعيب، شعيب را ياري نمود. (و لولا رهطک)[6].
7. اگر خدا بخواهد نيروي کوچک نيز مي‌تواند کار قدرت بزرگ را بکند و مانع هجوم دشمن شود. (و لولا رهطک)[7].

[1]. هود/ 91.

[2]. اين قاعده شبيه همان قاعده «تنقيح مناط» فقهاء مي‌باشد.

[3]. البته براي اين قاعده و استفاده از آن ضوابطي وجود دارد که براي اطلاع بيشتر مي‌توانيد به کتاب التفسير الاثري الجامع، ج 1، آيت الله معرفت، مبحث بطن و نيز درسنامه روش‌ها و گرايش‌هاي تفسير قرآن، دکتر محمدعلي رضايي اصفهاني، مبحث روش تفسير اشاري مراجعه نماييد.

[4]. ر. ک: درسنامه‌ي روش‌ها و گرايش‌هاي تفسيري، دکتر محمدعلي رضايي‌اصفهاني، ص 33.

[5]. هود/ 92.

[6]. جالب اينکه آن‌ها از قبيله‌ي شعيب به عنوان «رهط» ياد کردند، که در لغت عرب، به جمعيت کم از سه تا هفت يا ده و يا حداکثر به گفته‌ي بعضي به چهل نفر اطلاق مي‌شود، اشاره به اينکه گروه قبيله‌ي تو نيز در نظر ما قدرتي ندارند، بلکه ملاحظات ديگر است که ما را از اين کار باز مي‌دارد و اين درست مانند آن است که ما به ديگري مي‌گوييم اگر ملاحظه‌ي اين چهار نفر قوم و فاميل تو نبود حق تو را در دستت مي‌گذاشتيم، در حالي که واقعاً فاميل و قبيله‌ي او چهار نفر نيست بلکه منظور بيان اين نکته است که آن‌ها از نظر قدرت اهميتي ندارند. (تفسير نمونه، ج 9، ص 214)

[7]. شما مي‌توانيد براي اطلاع بيشتر از اين آيات به تفسير الميزان في تفسير القرآن، ج 10، ص 374 و تفسير نمونه، ج 9، ص 213 مراجعه نماييد.