- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: ـ کدام يک از آيات قرآن آيه احسان ناميده ميشود؟ تفسير آن چيست؟
- بازدید: 1111
پرسش:
کدام يک از آيات قرآن آيه احسان ناميده ميشود؟ تفسير آن چيست؟
پاسخ:
آيه 91 سوره توبه را آيه احسان مينامند، اکنون براي توضيح بيشتر مطلب، آيه مذکور را بررسي ميکنيم سپس قاعده برگرفته شده از آن (قاعده احسان) را بيان مينماييم. قرآنکريم در آيه 91 سوره توبه ميفرمايد: (لَيْسَ عَلَي الضُّعَفَاءِ وَلاَعَلَي الْمَرْضَي وَلاَعَلَي الَّذِينَ لاَيَجِدُونَ مَايُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَي الْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ وَاللّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ)؛ «بر كمتوانان و بر بيماران، و بر كساني كه نمييابند چيزي را كه (در راه جهاد) مصرف كنند، هيچ تنگي (و تكليفي) نيست، هنگامي كه براي خدا و فرستادهاش خيرخواهي كنند؛ بر نيكوكاران هيچ راه (مؤاخذهاي) نيست؛ و خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است».
شأن نزول
در مورد اين آيه حکايت شده: يکي از ياران با اخلاص پيامبر عرض کرد: اي پيامبر خدا! من پيرمردي نابينا و ناتوانم، حتي کسي را که دستم را بگيرد و به ميدان جهاد بياورد ندارم، آيا اگر در جهاد شرکت نکنم معذورم؟ پيامبر سکوت کرد سپس آيه فوق نازل شد و به اين گونه افراد اجازه داد تا در جهاد شرکت نکنند[1].
تفسير
خداوند در اين آيه و آيات بعد چند گروه را معرفي مينمايد که عذر دارند و ميتوانند در جهاد شرکت نکنند:
گروه اول: کساني که ضعيف و ناتوان هستند.
گروه دوم: بيماران.
گروه سوم: آنها که وسيلهي لازم براي رفتن به جهاد در اختيار ندارند.
اين سه گروه از نظر قانون اسلام معاف از جنگ هستند و عقل نيز معاف بودن آنها را تاييد ميکند. البته در اين آيه به يک شرط مهم براي معافشدن آنها اشاره ميکند و ميفرمايد: «اين در صورتي است که آنها از هرگونه خيرخواهي مصلحانه درباره خدا و پيامبرش دريغ ندارند.» ]اذا نصحوا لله و رسوله[ از آنجايي كه كلمه «نصح» به معناي خالص ساختن است، كلمه جامعي است و هرگونه خيرخواهي و اقدام مخلصانه را شامل ميشود و چون موضوع جهاد مطرح است ناظر به تلاشهايي است كه در اين زمينه صورت ميگيرد: يعني اگرچه آنها توانايي به دست گرفتن سلاح را ندارند، ولي اين توانايي را دارند كه مجاهدان را تشويق كنند و دلگرم سازند و با شمردن ثمرات جهاد روحيه آنها را تقويت كنند و از طرفي نيز موجب تضعيف روحيه دشمن شوند[2].
سپس براي بيان دليل اين موضوع ميفرمايد: «اينگونه افراد، مردان نيكوكاري هستند، و براي نيكوكاران هيچ راه ملامت، سرزنش مجازات و مواخذه وجود ندارد.» ]ما علي المحسنين من سبيل[ و در پايان آيه خدا را با دو صفت از اوصاف بزرگش، به عنوان دليل ديگري بر معاف بودن اين گروههاي سه گانه توصيف ميكند و ميفرمايد: «خداوند غفور و رحيم است» ]والله غفور رحيم[
قاعده «ما علي المحسنين من سبيل»
جمله «ما علي المحسنين من سبيل»؛ «راهي براي مواخذه نيكوكاران وجود ندارد.» در مباحث فقهي سرچشمهي قانون وسيعي شده است و از آن احكام فراواني استفاده كردهاند.
مثال: هرگاه امانتي در دست شخص اميني بدون هيچگونه افراط و تفريط تلف شود، چنين شخصي نبايد ضامن باشد. و يكي از دلايل اين موضوع آيه مذكور است. زيرا او «محسن» و نيكوكار است و مرتكب عمل خلافي نشده است، به همين دليل، اگر او را مسئول و ضامن بدانيم، مفهومش اين است كه نيكوكاران را نيز ميتوان مواخذه كرد[3].
البته آيه فوق در مورد مجاهدان است ولي مورد يك آيه، از عموميت حكم نميكاهد و «مورد» هرگز «مخصِص» نيست[4].
[1]. مجمع البيان، ج 5، ص 113.
[2]. برگرفته از نمونه، ج 8، ص 105.
[3]. همان.
[4]. الميزان، ج 9، ص 362.