پرسش:

سبب نزول آيه (يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ...) چيست؟

˜ پاسخ:

قرآن‌كريم در آيه‌ اول و دوم سوره‌ تحريم به رفتار پيامبر9 با همسرانش و سوگند ايشان بر ترك برخي امور حلال اشاره مي‏كند و مي‏فرمايد:

1ـ2. (يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلاَكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ)‏؛ «اي پيامبر! چرا چيزي را كه خدا بر تو حلال كرده (بر خود) ممنوع مي‏كني درحالي كه خشنودي همسرانت را مي‏طلبي؟! و خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است. بيقين خدا گشودن سوگندهايتان را براي شما معيّن ساخته است؛ و خدا سرپرست شماست و او دانا [و] فرزانه است».
شأن نزول:

داستان نزول آيه فوق را اين‌گونه حكايت كرده‏اند كه پيامبر9 گاهي نزد يكي از همسرانش بنام زينب مي‏رفت و از عسلي كه تهيه كرده بود مي‏خورد اين خبر به گوش عايشه رسيد و او با يكي ديگر از زنان پيامبر9 بنام حفصه قرار گذاشتند كه به پيامبر9 بگويند تو: مغافير (= شيره گياه بد بو) خورده‏اي و حضرت از اين سخن ناراحت شد چون اصرار داشت كه بوي بدي از بدن و لباس و دهان او شنيده نشود، از اين‌رو حضرت سوگند ياد كرد كه ديگر از عسل ننوشد (چرا كه ممكن بود زنبور آن عسل بر گياه بدبويي نشسته باشد، اما پيامبر9 به حفصه سفارش كرد كه اين مطلب را به كسي نگويد. اما حفصه آن سرّ را افشا كرد و معلوم شد اصل قضيه توطئه بوده است از اين‌رو پيامبر9 سخت ناراحت شد[1] و بر طبق برخي روايت تا يك ماه از همسران خود كناره‏گيري كرد[2] وحتي شايعه طلاق آنان منتشر شد[3]. آيات فوق بدين مناسبت فرود آمد و روابط داخلي خانه رهبر اسلام را تنظيم كرد به طوري كه ديگر اين كارها درون خانه پيامبر9 اتفاق نيفتد.
توضيح:

 سوره‌ تحريم كه با نام خدا و يادمهر او آغاز شد با مهرورزي و دلسوزي براي پيامبر9 ادامه يافته و مي‏فرمايد: «اي پيامبر! چرا چيزي (مانند عسل) را كه خدا بر تو حلال كرده است به خاطر جلب رضايت همسرانت برخود ممنوع مي‏كني (و خود را به زحمت مي‏اندازي)» سپس يادآور مي‏شود كه «خدا بسيار آمرزنده و مهرورز است (و اگر همسران پيامبر توبه كنند آنان را مي‏آمرزد و با لطف با آنان برخورد مي‏كند)».

و در آيه بعد راه‌حلّ مشكل پيامبر9 را يادآور مي‏شود و مي‏فرمايد: «خدا گشودن سوگند‌هايتان را (در اين‌گونه موارد كه بر ترك امور مباح سوگند خورده‏ايد) براي شما جايز كرده ‏است». و در پايان يادآور مي‏شود كه: «خدا مولا و ياور و سرپرست شماست و او داناي فرزانه است (و بر اساس علم و حكمت راه گشودن قسم را بازگذاشته است)».
 نكات و اشارات

 1. رهبران جامعه معمولاً در خانه‏هاي خود با مشكل روبرو مي‏شوند و گاهي فرزندان يا همسران آن‌ها از موقعيت اجتماعي رهبران سوء‌استفاده مي‏كنند و گاهي دست به توطئه عليه آنان مي‏زنند، و البته اين مسائل شخصي رهبران جامعه، بازتاب بيروني خواهد داشت و به عنوان رفتارهاي شخصي تلقي نمي‏شود و حتي گاهي مخالفان از آن‌ها در تبليغات خود سوء استفاده مي‏كنند. از آن‌جا كه پيامبراسلام9 يك رهبر جهاني بود توطئه در خانه او خطرناك بود از اين‌رو خداي متعال با كوچك‌ترين شكل توطئه بشدّت برخورد مي‏كند تا ريشه اين‌گونه كارها را در خانه پيامبر9 بخشكاند.

2. از اين آيات استفاده مي‏شود كه پيامبر9 برخي چيزهاي حلال (مانند عسل) را برخود ممنوع كرده بود و براي اين كار سوگند يادكرده بود. البته اين ممنوعيت تحريم شرعي نبود و قسم خوردن به ترك امور مباح، گناه به شمار نمي‏آيد.

 3. لحن آيات فوق سرزنش نسبت به پيامبر نيست بلكه نوعي دلسوزي براي آن حضرت است مانند هنگامي كه كسي زياد كار مي‏كند و به او مي‏گوييم: چرا اين‌قدر خودت را به زحمت مي‏اندازي و بهره‏اي نمي‏گيري؟

 4. در اين آيات راه گشودن سوگند در موارد جايز را بيان كرده است[4]، يعني اگر شخصي بر ترك كار بدي سوگند ياد كند حرام است كه سوگند خودرا بشكند ولي اگر براي ترك كار خوبي سوگند ياد كرده است شكستن آن جايز است ولي بايد كفّاره آن را بدهد[5] يعني به ده بينوا غذا يا لباس بدهد و يا يك برده آزاد كند[6].

5. از احاديث استفاده مي‏شود كه پيامبر9 بعد از نزول آيه فوق و راهنمايي خدا، برده‏اي آزاد كرد و آن‌چه را برخود ممنوع كرده بود حلال و جايز كرد[7].

قرآن‌كريم در آيات سوم سوره تحريم به افشاي اسرار خانه پيامبر توسط برخي همسرانش و برخورد بزرگوارانه پيامبر9 اشاره مي‏كند و مي‏فرمايد:

3. (وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَي‏ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ)؛ «و (ياد كن) هنگامي را كه پيامبر با برخي از همسرانش سخني پنهاني گفت، و [لي‏] هنگامي كه (همسرش) آن را خبر [چيني‏] كرد و خدا آن را بر آن (پيامبر) آشكار ساخت، برخي از آن را (به او) شناساند و از برخي [ديگر] روي گرداند؛ و هنگامي كه آن (همسرش) را بدان خبر داد، گفت: «چه كسي اين را به تو خبر داد؟!» گفت: «(خداي) دانا [و] آگاه، به من خبر داد!»»
 توضيح

در آيات پيشين در مورد توجه پيامبر به جلب رضايت همسرانش اشاره شد و اينك در اين آيه به برخورد نامناسب برخي همسران پيامبر با اسرار ايشان اشاره مي‏كند و مي‏فرمايد: «(يادكن) هنگامي را كه پيامبر برخي سخنان سرّي خود را به بعضي همسرانش (= حفصه) گفت، (ولي او رازداري نكرد و اسرار پيامبر را براي ديگران فاش كرد.) و هنگامي آن خبر را (براي ديگران) حكايت كرد و خدا آن (ما جراي افشاي اسرار) را بر پيامبر آشكار نمود پيامبر برخي از آن (خبر را براي همسرش) تعريف كرد و از برخي ديگر (با بزرگواري) گذشت».

 سپس در ادامه آيه به واكنش همسر افشاگر اسرار اشاره مي‏كند و مي‏فرمايد: «هنگامي كه پيامبر آن (خبر افشاي اسرار) را به او (= حفصه) خبر داد، (به پيامبر) گفت: چه كسي تورا از اين موضوع آگاه كرد. (و پيامبر) گفت: (خداي) داناي آگاه مرا با خبر ساخت (و اين اخبار غيبي است كه به من رسيده است).
 نكات و اشارات

1. در شأن نزول آيات قبل بيان كرديم كه پيامبر9 نزد همسر خويش حفصه سوگند ياد كرد كه ديگر از عسل زينب نخورد، ولي به حفصه سفارش كرد كه اين سرّ را فاش نكند (چرا كه ممكن بود به گوش زينب برسد و ناراحت شود يا مردم گمان كنند كه عسل خوردن خوب نيست و از پيامبر پيروي كنند) ولي حفصه اين راز را افشا كرد و براي عايشه بازگو كرد و خدا از طريق وحي خبر اين افشاگري را به پيامبر9 رسانيد.

2. رازي كه پيامبر نزد حفصه گذاشت دو بخش داشته است؛ بخشي مربوط به خوردن عسل نزد زينب بود و بخش دوم سوگند در مورد ممنوعيت خوردن عسل بود. وقتي خدا اين افشاگري حفصه را به پيامبر9 خبرداد، پيامبر بخشي از اخبار سرّي را به حفصه يادآور شد ولي براي آن‌كه زياد شرمنده نشود با بزرگواري بخش ديگر خبر را بيان نكرد.

3. در حديثي از امام علي7 حكايت شده كه فرمودند: «افراد كريم و بزرگوار هرگز در مقام احقاق حق خويش تا آخرين مرحله پيش نمي‏روند»، سپس به آيه فوق استشهاد كردند[8].

4. از اين آيه استفاده مي‏شود كه برخي همسران پيامبر9 رازدار نبودند ولي رفتار پيامبر9 با آنان بزرگوارانه بود.

اين رفتارها دو آموزه براي مسلمانان دارد:

اول آن‌كه زنان مسلمان بايد نسبت به شوهرانشان رازدار باشند و همچون برخي همسران پيامبر9 افشاگري نكنند.

دوم آن‌كه مردان مسلمان بايد همچون پيامبر9 با لغزش‏هاي خانواده خويش با گذشت و بزرگواري برخورد كنند.

6. در منابع حديثي اهل سنت در احاديث متعددي از ابن عباس و عمر حكايت شده كه مقصود از اين زنان كه در آيه فوق و آيات بعد از آنان ياد شده، حفصه دختر عمر و عايشه دختر ابو بكر بودند[9].

7. در حديثي از امام علي7 حكايت شده كه: «تمام خير دنيا و آخرت در دو چيز نهفته شده: رازداري و دوستي با نيكان، و تمام شرّ دنيا در دو چيز است: افشاي اسرار و دوستي با اشرار»[10].

قرآن‌كريم در آيات چهارم و پنجم سوره‌ تحريم با هشدار به دو همسر پيامبر9 آنان را به توبه فرا مي‏خواند و با بيان ويژگي‏هاي همسر خوب مي‏فرمايد:

(إِن تَتُوبَا إِلَي اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاَهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلاَئِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ عَسَي‏ رَبُّهُ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَاجاً خَيْراً مِنكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَاراً)؛ «اگر شما دو (همسر پيامبر) به سوي خدا بازگرديد پس (به سود شماست، چرا كه) بيقين دل‏هاي شما (به كژي) گراييده است؛ و اگر بر ضد او يكديگر را كمك كنيد پس (زياني به او نمي‏رسانيد، چرا) كه خدا فقط ياور اوست. و بعد از آن جبرييل و شايسته مؤمنان و فرشتگان، پشتيبان (او) هستند. اميد است كه اگر شما را طلاق دهد، پروردگارش همسراني بهتر از شما براي او جايگزين كند، (زناني) مسلمان، مؤمن فرمانبردار [فروتن‏]، توبه‌كار، پرستشگر، روزه‏دار، بيوه و دوشيزه».
 توضيح

در آيه قبل به افشاگري اسرار پيامبر9 توسط برخي همسران ايشان اشاره شد و اينك در اين آيه با هشدار آنان را به توبه فرا مي‏خواند و مي‏فرمايد: «اگر شما (دو همسر پيامبر يعني حفصه و عايشه) توبه كنيد و به سوي خدا بازگرديد (به سود شماست چراكه) بيقين دل‏هاي شما به كژي گراييده است. (و از حق منحرف شده كه به آزار پيامبر9 پرداختيد) و در ادامه آيه بار ديگر به آنان هشدار مي‏دهد و مي‏فرمايد: «اگر شما دو نفر برضد پيامبر دست بدست هم دهيد (كاري از پيش نخواهيد برد) چرا كه خدا ياور اوست و بعد از آن جبرييل و مومنان شايسته (همچون علي7) پشتيبان او هستند. (و شما نمي‏توانيد زيان جدّي به پيامبر برسانيد.)»

 سپس در آيه‌ بعد بار ديگر به دو همسر پيامبر هشدار مي‏دهد و مي‏فرمايد: «هرگاه پيامبر شما را طلاق دهد اميد مي‏رود كه پروردگارش بجاي شما همسراني بهتر از شما قرار دهد (و با طلاق شما زياني به پيامبر9 نخواهد رسيد.)» و در پايان آيه صفات همسران نيكو را بر مي‏شمارد و مي‏فرمايد: «(همسران نيكو) مسلمان، مومن، فروتن، توبه‌كار، پرستشگر، روزه دار (و مطيع كه) بيوه و دوشيزه هستند.»
 نكات و اشارات:

1. هر چند كه يكي از همسران پيامبر يعني حفصه اسرار پيامبر را فاش كرد اما در اين آيه هر دو يعني حفصه و عايشه را منحرف معرفي مي‏كند[11] كه لازم است توبه كنند، چرا كه آنان باهمديگر عليه پيامبر و زينب همسر ديگر او توطئه كردند.

 2. در كتاب صحيح بخاري كه معتبرترين كتاب حديثي برادران اهل سنت است روايات متعددي حكايت شده كه عايشه بيان مي‏كند كه او با حفصه عليه پيامبر و زينب نقشه كشيدند و از ابن‌عباس حكايت شده كه چند سال بود مي‏خواستم از عمر بپرسم كه مقصود از اين دو زن كه عليه پيامبر دست به دست هم دادند و در سوره‌ي تحريم از آنان يادشده كيست ولي هيبت عمر مانع پرسش مي‏شد تا اين‌كه در سفر حج در مكان خلوتي از او پرسيدم و او گفت: منظور حفصه و عايشه است[12].

 3. با توجه به اين آيه و احاديث استفاده مي‏شود كه توطئه همسران پيامبر و افشاي اسرار درون خانه او، موجب ناراحتي پيامبر9 شد به طوري كه مدتي از همسرانش كناره‏گيري كرد و مدتي در «مَشرَبه اُمّ ابراهيم» (كه محلي در نزديكي مدينه است) منزل گزيد و حتي توهم شد كه او زنانش را طلاق داده است[13]. ولي خدا پيامبرش را دلداري داد و از او حمايت كرده و اعلام مي‏كند كه جبرييل و فرشتگان و مومنان شايسته نيز از پيامبر حمايت مي‏كنند و حتي همسران پيامبر را تهديد مي‏كند كه اگر لازم شد پيامبر آنان را طلاق مي‏دهد و خدا زنان بهتري نصيب او مي‏كند.

 4. در اين‌جا پرسشي مطرح مي‏شود كه مقصود از «مومن شايسته» كه در آيه از او ياد شده است كيست؟

در احاديث متعددي از شيعه و اهل سنت حكايت شده كه مقصود و امام علي7 است و پيامبر9 دست علي7 را گرفت و فرمود: اين مومن شايسته است[14]. البته مانعي ندارد كه مقصود آيه جنس مومنان شايسته باشد كه در آن صورت امام علي7 مصداق كامل آيه است.

 5. در اين آيات شش ويژگي براي همسر خوب بيان شده كه عبارتند از:

اول: مسلمان بودن همسر كه همان اسلام ظاهري است.

دوم: با ايمان بودن همسر، يعني اسلام باطني كه اعتقاد بدان در قلب انسان جايگزين شده‏ باشد.

سوم: حالت فروتني است يعني همسر خوب متواضع و مطيع شوهر است.

چهارمين ويژگي زنان نيكو توبه كاري آنان است يعني همسر خوب بر لغزش‏هاي خود اصرار نمي‏ورزد و عذر خواهي و توبه مي‏كند.

پنجمين صفت زن نيكو آن است كه او اهل عبادت باشد.

و ششمين ويژگي زنان نيكو فرمانبرداري از خدا و روزه‌داري اوست، البته روزه‏اي كه به معناي نگهداري اعضاي بدن از گناه است و موجب سير انسان به سوي كمال و خدا مي‏شود[15].
6. در اين آيات جبريل را جداي از فرشتگان به عنوان حامي پيامبر9 برشمرد، با اين‌كه جبرييل نيز از فرشتگان است. اين مطلب مي‏تواند به خاطر اهميت جبرييل و نقش او در وحي و ارتباط با پيامبر9 باشد.

[1]. بخاري، ج‏6، ص 194 و تفاسير قرآن از جمله نمونه، ج‏24، ص 2ـ271.

[2]. تفسير قرطبي، نمونه ذيل آيه و ديگران.

[3]. تفسير في ظلال، ج‏8، ص 163.

[4]. «فرض علي» به معناي وجوب و «فرض له» به معناي عدم ممنوعيت (= جواز) است. (مفردات راغب اصفهاني).

[5]. نمونه، ج‏24، ص 274.

[6]. نك: مائده/ 89.

[7]. نمونه، همان.

[8]. الميزان، ج‏19، ص 392.

[9]. صحيح بخاري، ج‏6، ص 195 و درّ المنثور، ج‏6، ص 243.

[10]. سفينة البحار، ج 2، ص 469 (ماده كتم)

[11]. ماده «صغت» به معناي متمايل شدن به چيزي است مثل تمايل به گناه يا انحراف از حق (نمونه، ج‏24، ص 276)

[12]. صحيح بخاري، ج‏6، ص 195.

[13]. نك: درّ المنثور، ج‏6، ص 243.

[14]. مجمع‌البيان، ج‏10، ص 316 و نمونه ج‏24، ص281 و برهان، ج‏4، ص353 و احقاق‏الحق، ج‏3، ص 311 كه از ثعلبي و گنجي در كفاية الطالب وابوحيان‌اندلسي و سبط ابن جوزي از اهل‌سنت حكايت مي‏كند.

[15]. واژه «سائحات» به معناي روزه‌دار يا به معناي گردشگر است. ولي روزه بر دو گونه است: روزه حقيقي كه نخوردن آب و غذا است و روزه حكمي كه نگهداري اعضاء بدن از گناه است. (نك: مفردات راغب اصفهاني و نمونه ج‏24، ص 280 ـ 279)