- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: ـ در قرآن براي خداشناسي و توحيد بيشتر از استدلالهاي علمي و عقلاني استفاده شده است يا به فطرت رجوع داده شده است؟
- بازدید: 1151
پرسش:
در قرآن براي خداشناسي و توحيد بيشتر از استدلالهاي علمي و عقلاني استفاده شده است يا به فطرت رجوع داده شده است؟
پاسخ:
انسان پديده عجيبي است، ابعاد فراواني دارد که بعضي شناخته و پارهاي هنوز ناشناخته است و با موازات ابعاد و زواياي مختلفش فعاليتهاي گوناگوني دارد. اما از يك نظر ميتوان ابعاد وجودي انسان را به دو بخش عمده تقسيم كرد:
1. بخش مربوط به تفكر و انديشه و ادراكات نظري يعني آنچه را انسان از طريق استدلال به دست ميآورد.
2. بخش مربوط به ادراكات بديهي، ضروري و وجداني يعني آنچه را بدون نياز به دليل و برهان در اختيار دارد كه هرگاه سخن از فطرت و وجدان به ميان ميآيد؛ اشاره به اين بخش از ادراكات انسان است. فطرت يعني آفرينش نخستين، يعني خلقت روح و جان آميخته با يك سلسله معلومات ضروري و وجدان يعني آنچه را انسان در خود مييابد، و نياز به فراگيري در مورد آن ندارد[1].
در قرآن تعبيرات فراواني در مورد عقل ديده ميشود از جمله:
1. عقل[2] 2. لُبّ[3] 3. فؤاد 4. قلب 5. نُهي
قرآن كريم به عنوان كتابي كه عهدهدار هدايت همهي مردم است، در بخشهاي مختلف نياز گروههاي گوناگون را تأمين مينمايد. در برخي از آيات و سور نظير سوره توحيد و آيات نخست سوره حديد، نياز فرهيختگان از اهل معرفت را تامين ميكند و در برخي از آيات شبهات منكران مبدأ و معاد را طرح كرده و از آن پاسخ ميگويد و در بعض ديگر به جدال احسن با كساني ميپردازد كه در توحيد ربوبي يا عبادي گرفتار شرك و ضلالت شدهاند[4] و ميفرمايد: (ادْعُ إِلَي سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ)[5]؛ «با حكمت و پندِ نيكو، به راه پروردگارت فرا خوان، و با آنان به آن (شيوهاي) كه نيكوتر است، مناظره كن!».
در اين آيه به سه روش براي دعوت به راه پروردگار اشاره شده است:
1. حکمت: عبارت است از دليلي که به گونهاي استوار و ترديدناپذير و دور از ابهام حق را روشن مينمايد.
2. موعظه: عبارت است از سخنان پندآميز که چون بيانگر مصالح و مفاسد و سود و زيان شنونده ميباشد موجب نرمي نفس و رقت قلب او ميگردد.
3. جدال احسن: غرض از جدال احسن غلبه يافتن بر رقيب در مباحثه و گفتگو است البته اين غرض دائمي آن نيست و در مواردي و بهويژه در امور عملي و نيز علوم غيريقيني مانند فقه، اصول، اخلاق و فنون ادبي مورد استفاده قرار ميگيرد اما در آيه شريفه در برگيرنده معناي منازعه و مغالبه است[6].
حکمت در آيه شريفه شامل استدلالهاي عقلي و فطري ميشود.
عمدتاً پنج راه عقلي و يک راه فطري براي اثبات خدا داريم[7] که قرآن به همه اين راهها اشاره کرده است:
1. برهان نظم (روم/ 20، انسان/ 2، مومنون/ 12 و 13، الم سجده/ 6 ـ 9، جاثيه/ 4، غافر/ 67 و...)
2. برهان حرکت. (انعام/ 75 تا 79)
3. برهان وجوب و امکان (فاطر/ 15 تا 17، محمد/ 38، الرحمن/ 29)
4. برهان علت و معلول. (طور/ 35 و 36 و 43)
5. برهان صديقين (فصلت/ 53، آلعمران/ 18، بروج/ 20، حديد/ 3، نور/ 35...)
6. راه فطرت و سير درون: (روم/30 و 33، عنکبوت/63 و 65، يونس/ 22 و 23، زخرف/ 9 و 87، يونس/ 31، مؤمنون/ 84 ـ 89، اعراف/ 179)[8].
همانگونه که مشهود است قرآن کريم روي همه اين طرق، تکيه کرده است منتهي گستردهترين برهاني که قرآن در برابر مخالفان، مطرح نموده، همان برهان نظم است که وجود آن منبع لايزال و علم و قدرت او را از طريق ارائه شگفتيهاي آفرينش و آثار بديع و نظامهاي عجيب جهان هستي، اثبات ميکند[9].
حاصل آنکه قرآنکريم بر هر دو طريق فطرت و عقل تکيه نموده است منتهي بيشترين استدلالات قرآن از راه عقل و علم است و شايد اين به خاطر سهل الوصول بودن طريق علمي و عقلي است و اينکه فطرت برخي از انسانها گاهي اوقات به خاطر زنگار غفلت و معصيت؛ جوابگو نميباشد.
[1]. پيام قرآن، ج 1، ص 194 ـ 195، استاد مكارم شيرازي و همكاران، با تلخيص.
[2]. در قرآن واژه «عقل» نيست اما 47 بار از کارکردهاي عقل «يعقلون، تعقلون و... » ياد شده است. نک: بقره، 44، 73، 76، 242 و... .
[3]. نك: بقره، 179، 197، 269 و... .
[4]. ر. ك: تبيين براهين اثبات خدا، ص 236 و 237، استاد جوادي آملي.
[5]. نحل/ 125.
[6]. الميزان، ج 12، ص 374 ـ 371 (با تلخيص)
[7]. پيام قرآن، ج3، ص 17، استاد مکارم شيرازي و همکاران (البته برخي اين براهين را به ده تا رساندهاند ر. ک: منشور جاويد، ج 2، ص 111 ـ 113، استاد سبحاني)
[8]. همان، ج 3، ص 46، 47، 60، 61، 72 و 73، 95 و 96.
[9]. همان، ج 3، ص 17.