پرسش:

لطفاً در مورد كتاب فرقان الحق توضيح دهيد.

˜پاسخ:

در ابتدا لازم است با كتاب «الفرقان الحق» و نويسندگان آن آشنا شويم، سپس نكاتي در مورد آن بيان نماييم.
قرآن جعلي تحت عنوان «الفرقان الحق»

The True Furqan

نويسنده: الصفي

انتشارات: نشر واين و امگا

به تازگي نسخه‌اي تحريف شده از قرآن به نام «الفرقان الحق» (The True Furqan) در كويت و بعضي كشورهاي عربي توزيع شده كه به آن قرآن قرن بيست و يكم گفته مي‌شود.

فرقان الحق به شخصي با نام الصفي الهام منسوب است كه توسط فردي به نام المهدي به انگليسي ترجمه شده است.

اين كتاب را اعراب مسيحي مقيم آمريكا با همكاري دو شركت انتشاراتي آمريكايي به نام Wine press و Omega منتشر كرده‌اند.

اين كتاب شامل 77 سوره از جمله سوره‌هايي به نام الفاتحه، الجنه، الانجيل والخاتمه است و بسياري از عقايد اسلامي در آن مردود شمرده شده و يا وارونه جلوه داده شده است.

اين به اصطلاح قرآن 366 صفحه‌اي كه به زبان‌هاي انگليسي و عربي چاپ و منتشر شده است، در هر صفحه متن عربي و ترجمه انگليسي آن در مقابل هم قرار دارند و به قيمت حدود 20 دلار عرضه مي‌گردد. نسخه‌هاي زيادي از اين قرآن تحريف شده در مدارس خصوصي كويت، به طور رايگان در دسترس دانش آموزان قرار گرفته است.

در اين كتاب به جاي آيه «بسم الله الرحمن‌ الرحيم» در ابتداي هر سوره عبارت «بسم الآب الكلمه الروح» (به نام پدر، كلمه، روح) آمده كه شامل عقايد مسيحيان در مورد تثليت است.

در مقدمه اين كتاب آمده است:

صلح، رحمت و مرحمت از طرف خداوند براي امت عرب و همه جهان اسلام. در فطرت هر انسان به طور عميقي تمايل به ايمان واقعي، صلح دروني، آزادي معنوي و زندگي ابدي وجود دارد ما با توكل به خداوند حي معتقديم كه اين تمايلات فطري به نحوي در اين كتاب جلوه‌گر شده است. خالق انسانيت به همه انسان‌هاي جهان بدون توجه به نژاد، رنگ، مليت، زبان و يا مذهب اين مواهب را هديه كرده است. خداوند متعال مواظب روح همه‌ انسان‌هاي اين كره خاكي مي‌باشد.
سابقه تاريخي

در طول چهارده قرن بعد از ظهور اسلام، همواره قرآن به عنوان معجزه ابدي پيامبراكرم9 مورد هجوم فكري و تبليغاتي دشمنان اسلام قرار داشته است ولي اصالت و جامعيت اين كتاب الهي مانع از تحريف و تبديل آن شده است.

حركت و اقدام اخير مسيحيان افراطي (با كمك صهيونيست‌ها) در همين روند صورت گرفته است. المهدي يكي از اعضاي كميته اجرايي اين پروژه (Omega 2001) گفته است:

ما معتقديم كه دوستان مسلمان ما كه در حدود يك ميليارد نفر در 39 كشور زندگي مي‌كنند به حقيقت و واقعيت پيام انجيل دست پيدا نكرده‌اند. وي سپس اضافه كرده است: هدف از انتشار اين قرآن (فرقان حقيقي) به عنوان وسيله‌اي براي تنصير و تبشير ملل مسلمان است چون تا به حال ابزار مناسبي براي دستيابي به افكار مسلمانان پيدا نكرده‌ايم. اين كتاب نه تنها پيام انجيل را به زبان كلاسيك عربي ارايه مي‌دهد بلكه درصدد است باعث حضور مسيح در ميان مسلمانان براي پاسخ به 1400 سال مقابله ديرينه قرآن با مسيحيت باشد.

در ماه آوريل تعدادي از نسخه‌هاي اين كتاب به سفارتخانه‌هاي كشورهاي اسلامي در پاريس و سپس به نشريات و خبرگزاري‌هاي مستقر در لندن ارسال گرديده است. نسخه‌هايي از آن براي نشريات عربي، انگليسي و عبري زبان مستقر در بيت‌المقدس و سپس براي نشريات عربي زبان در لندن فرستاده شده است.
عكس‌العمل‌ها

مسلمانان چاپ اين قرآن جعلي را نقشه دولت آمريكا دانسته ولي ناشران كتاب مدعي هستند كه آن‌ها يك گروه تنصيري پروتستان آمريكايي مي‌باشند. شيخ عكرمه صبري امام جماعت مسجدالاقصي و مفتي اعظم بيت المقدس آمريكا را متهم كرد كه مسلمانان را وادار به دست برداشتن از قرآن واقعي و پذيرش فرقان‌الحق نموده است. مصطفي بكري سردبير روزنامه عربي زبان الاسبوع چاپ مصر (مورخ دسامبر 2004) اظهار داشته است كه نخستين نسخه اين كتاب به طور مخفيانه در آمريكا و اسراييل چاپ شده است و با مشاركت عناصر اسراييلي و به دستور جورج بوش تهيه گرديده است.

دكتر انيس شوروش مترجم انگليسي فرقان الحق تهيه اين كتاب را كه از سال 1999 آغاز شده است وسيله‌اي براي تنصير مسلمانان توسط گروه‌هاي متعصب انجيلي آمريكا مي‌داند.

قرآن معجزه ابدي پيامبر اعظم9 ويژگي‌هاي فراواني دارد كه اصالت و جامعيت اين كتاب الهي را بيان مي‌كند از ويژگي‌هاي آيات قرآن كه به آن‌ها اشاره شده است «تحريف‌ناپذيري» و «تحدي قرآن» است. با توجه به محتواي آياتي كه به اين دو ويژگي قرآن مي‌پردازند مي‌توان به پاسخ جالبي رسيد.
الف. تحريف ناپذيري قرآن: (تحدي و مبارزه طلبي)

قرآن كريم در دو آيه‌:

(إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ)[1]؛ (در حقيقت ما خود، آگاه كننده (= قرآن) را فرو فرستاديم، و قطعاً ما پاسداران آن هستيم).

(إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لاَيَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلاَمِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ)[2]؛ (در حقيقت كساني كه به آگاه كننده [= قرآن‏] هنگامي كه به سراغشان آمد كفر ورزيدند (برما مخفي نمي‏مانند)؛ درحالي كه قطعاً آن (قرآن) كتابي شكست‏ناپذير است. كه باطل از پيش روي آن و پشت سرش به سراغ آن نمي‏آيد؛ (زيرا اين) فرو فرستاده‏اي از جانب (خداي) فرزانه ستوده است).

از مصونيت خويش سخن گفته است و با جملاتي اطمينان بخش و سرشار از تاکيد و تصريح اين ويژگي را اعلام کرده است.

بنابراين وقوع تغيير و تبديل چه در جهت افزايش و يا کاهش و يا جابه‌جا نمودن آيات (تحريف بالزياده، تحريف بالنقيصه، تحريف بالترتيب) چيزي غيرقرآن و باطل است و نفي باطل در آيه دوم نفي هرگونه تحريف و تبديل در قرآن است؛ و تصريح به اين نکته است که قرآن پيوسته از گزند حوادث مصون بوده است؛ و براي هميشه نيز از پيشامدهاي ناگوار در امان خواهد بود و چيزهاي باطل در هر شکلي بر قرآن عارض نخواهد شد تا به اعتبار و اصالت قرآن خدشه‌اي وارد شود.

در آيه‌ شريفه‌ نخست نيز خداوند خود وعده‌ حفاظت از قرآن داده است و خداوند از وعده‌هايي که مي‌دهد هرگز تخلف نمي‌ورزد[3].
ب. مانندناپذيري قرآن: (تحدي و مبارزه طلبي)

خداي متعال در سوره‌ اسراء آيه 88 مي‌فرمايد:

(قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَي‏ أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لاَيَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً)؛ (بگو: «اگر انسان[ها] و جن[ها] جمع شوند، بر اين‌كه همانند اين قرآن را بياورند، مانند آن را نخواهند آورد؛ و اگر چه برخي آنان، پشتيبان برخي [ديگر] باشند).

بنابراين هرآنچه از سوي معاندان و معارضان قرآن آورده شود و همطراز قرآن تلقي گردد محکوم خواهد شد. تاريخ نيز تلاش‌هاي برخي معاندان قرآن را ذکر کرده است که به مقابله و معارضه‌ با قرآن برخاستند و در مقابل برخي آيات قرآن، جملاتي خود ساخته بر پايه‌ افکار و عقايد باطل خود، عرضه نمودند اما سرانجامي ‌جز فضاحت و رسوايي براي معارضه کنندگان در پي‌نداشت و براي هميشه به بايگاني تاريخ سپرده شد که البته مايه‌ شگفتي و عبرت است[4].

کتاب «فرقان الحق» چيزي غير از قرآن و باطل است و طبق آيه‌ قرآن، باطل به قرآن راه ندارد و اينکه مسيحيان با استفاده از سبک قرآن مجيد احکام تحريف شده مسيحيت را در قالب آيات و سور بيان کرده‌اند و به گمان خود از اين طريق قرآن جديدي آورده‌اند خدشه‌اي به اصالت و اعتبار قرآن وارد نمي‌شود چون نوعي تقليد از قرآن است. بلکه موجبات رسوايي و فضاحت خود را فراهم کرده‌اند؛ و فطرت پاک انساني هنگام انتخاب، قرآن را که به فطرت نزديک‌تر است مي‌پسندند و «قرآن الحق» را رد خواهد کرد و مسلمانان معتقد به قرآن، هيچگاه دست از قرآن برنمي‌دارند تا به غير قرآن پناه ببرند.

اما از طرفي در هر عصر و زماني در مقابل اين وقايع، مسلمانان نيز نبايد از وظايفي را که به عهده‌ آن‌هاست کوتاهي کنند و لازم است در مقابل دسيسه‌هاي دشمنان هوشياري ورزند و با اطلاع رساني مناسب توطئه‌ها را افشا کنند.

و از طرف ديگر در متون ديني براي باطل و حق ويژگي‌هايي برشمرده شده که براي ما راهگشاست به عنوان مثال از حضرت علي7 حکايت شده که مي‌فرمايد: «للحق دولة»[5] و «للباطل دولة (جولة)»[6] حق تسلط و دولت دارد (و ماندگار است) اما باطل جولاني دارد و عمرش کوتاه است و باطل با ترک و ذکر و يادآوري آن مي‌ميرد، آري بهترين راه براي اينکه برخي امور باطل و ضد دين شهرت و جايگاه پيدا نکند اين است که از آن در بين افراد ذکر و يادي نشود بويژه از سوي بزرگان و رهبران جامعه و همينگونه است در مورد کتاب «فرقان الحق».

بنابراين نويسندگان و عواملي که براي رسيدن به اهداف شوم خود، به اين شيوه اقدام نموده‌اند توفيق چنداني بدست نخواهند آورد و اين حرکت و معارضه‌ي با قرآن، مانند ساير کساني که به طرق گوناگون به معارضه‌ با قرآن دست يازيدند پس از چندي به بايگاني تاريخ خواهد پيوست.

اما در مورد تفاوت برخورد با کتاب «فرقان الحق» و کتاب «آيات شيطاني»

بايد گفت: سلمان رشدي فردي مسلمان بود که با اين عمل مرتد شد و از طرفي کتاب آيات شيطاني در قالب يک رمان تاليف گرديد که در چهار بخش مرتکب توهين شد:

1. توهين به شخص پيامبراعظم9 همانند اهانت مشرکين صدر اسلام؛

2. توهين به قرآن‌کريم با تعبير آيات شيطاني يعني وحي را يک امر شيطاني قلمداد کرد و وحي را اضافه و اسطوره معرفي کرد؛

3. توهين به آورنده‌ وحي يعني جبرييل امين که جبرييل امين نبوده بلکه يک شيطان بوده است که براي فريب کاري چيزهايي را از پيش خودش به پيامبر9 انتقال داده است؛

4. توهين به همسران پيامبر9.

بنابراين در مورد سلمان رشدي، دلايل برخورد و محکوميت، صورت جديدي پيدا مي‌کند که همان برخوردي را مي‌طلبيد که از سوي امام راحل; و مسلمانان انجام گرفت و بايد ادامه داشته باشد.

از جمله مهمترين دلايل محکوميت سلمان رشدي «ارتداد» او به خاطر اهانت به ساحت پيامبر اعظم مي‌باشد که عنوان «سابّ‌النبي» بر او صادق مي‌شود و «سابّ‌النبي» محکوم به مرگ است[7] زيرا در واقع به قله‌ رفيع اسلام اهانت کرده است و اهانت به پيامبر اعظم9 راه را براي ديگر اهانت‌ها باز مي‌کند و ظلم بزرگي به شمار مي‌رود.

اما در مورد نويسندگان «فرقان الحق» که مسيحي هستند و تاثير کار آن‌ها محدود بلکه بعد از افشاگري و رسوايي بي‌تاثير خواهد بود، نوع کار آن‌ها با کار سلمان رشدي متفاوت است و به خاطروجود همين تفاوت‌ها در دو مورد، نحوه برخورد نيز متفاوت خواهد شد.
تذكر: در مورد سوره‌هاي ساختگي اينترنتي نيز وضع به همين صورت است كه همين نوع اشكالات و جواب‌ها به آن‌ها وارد است. بنابراين تكرار نمي‌كنيم. (در مجله كلام اسلامي، مركز تخصصي كلام، در مقاله مفصل به سوره‌هاي اينترنتي پاسخ داده شده است)

[1]. حجر / 9.

[2]. فصلت / 41 و 42.

[3]. رعد / 31.

[4]. نک: صيانة القرآن من التحريف، آيت الله معرفت (ترجمه به فارسي: تحريف ناپذيري قرآن) و سلامة القرآن من التحريف، دکتر نجارزادگان و البيان، آيت الله خويي.

[5]. غررالحکم، ص 68، ش 924.

[6]. غررالحکم، ص 71، ش 1024.

[7]. تحرير الوسيلة، الامام الخميني، دارالکتب العلمية اسماعيليان، قم، ج 2، ص 476.