شبهه

آیا یونس به بیابان رسید یا نرسید؟

˜ توضیح شبهه

چون با توجه به آیه 145سوره صافات (فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِیمٌ)؛ «پس او را به کرانه‌ خشکی افکندیم، در حالی که او بیمار بود» یونس به بیابان رسید اما با توجه به آیه 49 قلم (لَوْلاَ أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِن رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ)؛ «اگر نعمتی از پروردگارش او را درنیافته بود، حتماً به کرانه‌ خشکی افکنده می‌شد، در حالی که او نکوهیده بود» ظاهراً یونس نعمت پروردگارش را دریافته و به بیابان نرسید حل این تعارض به چه شکل است؟

˜ پاسخ

با اندکی تأمل در آیات و تفاسیر این شبهه برطرف می‌شود. برای روشن شدن پاسخ  ابتدا به طور خلاصه زندگی یونس پیامبر9 را توضیح دادن سپس به نظرات مفسران در این زمینه می‌پردازیم.
زندگینامه حضرت یونس

حضرت یونس یک از پیامبران الهی است که نام مبارک ایشان چهار بار در قرآن آمده است و سوره دهم قرآن به نام ایشان می‌باشد. یونس از پیامبران بنی اسرائیل است که بعد از حضرت سلیمان ظهور کرد و برخی هم او را از نوادگان حضرت ابراهیم دانسته‌اند[1]. به گفته برخی حضرت یونس7 حدود 825 سال قبل از میلاد در نینوا ظهور کرد که آن زمان جمعیتی بالغ بر یکصد هزار نفر در آن می‌زیستند[2] و هم اکنون در نزدیکی کوفه در کنار شط، قبر معروفی است به نام یونس[3].

در برخی روایات نقل شده که یونس نبی مدت 33 سال قومش را به یکتاپرستی دعوت می‌کرد اما در این مدت تنها دو نفر به ایشان ایمان آوردند که به همین دلیل یونس به تنگ آمده و لب به نفرین قوم خود باز کرد و بعد از اتمام حجت از قومش خارج شد تا عذاب او را نگیرد که اگر در قومش می‌ماند و باز آن‌ها را به یکتاپرستی دعوت می‌کرد بهتر بود، همین ترک اولی باعث شد که دچار  فرو رفتن در شکم ماهی شد[4].

در کتاب «یوناه» از کتب عهد عتیق (تورات) بحث‌های مشروحی درباره یونس تحت نام «یوناه ابنمتی» آمده است طبق این نقل او ماموریت داشت که به شهر بزرگ نینوا رود و در برابر شرارت مردم قیام کند، سپس حوادث دیگری ذکر می‌کند که شباهت زیادی دارد با آن‌چه در قرآن آمده است، با این تفاوت که طبق روایات اسلامی یونس به دعوت قوم خود برخاست و وظیفه خود را در این زمینه انجام داد، و بعد از آن‌که قوم دعوت او را رد کردند به آن‌ها نفرین کرد، و از میان آن‌ها خارج شد و ماجرای کشتی و ماهی برای او پیش آمد، ولی تورات عبارت زننده‌ای دارد و تصریح می‌کند که او قبل از انجام مأموریت می‌خواست استعفا کند! لذا برخاست، فرار کرد و ماجرای کشتی و ماهی پیش آمد و عجیب‌تر این‌که «تورات» می‌گوید هنگامی که خداوند عذاب را از قوم او به خاطر توبه آن‌ها برداشت یونس، بسیار ناراحت شد و خشمش افروخته شد! از فصول تورات استفاده می‌شود که یونس دوبار مأموریت پیدا کرد، در مأموریت اول خودداری نمود و به آن سرنوشت دردناک مبتلا شد، بار دوم به او مأموریت داده شد که به همان شهر «نینوا» برود مردم نینوا بیدار شدند، به خدا ایمان آوردند، و به توبه از گناهان خود پرداختند و مشمول عفو الهی شدند و این همان عفوی بود که یونس را خوش آمد نبود[5]! که از این نسبت‌های بی‌اساس به انبیای الهی در تورات زیاد دیده می‌شود. به هر حال او از پیامبران بزرگی است که قرآن از او به عظمت یاد کرده است.
دیدگاه‌های مفسران

1. یونس به تسبیح مداومت داشت و اگر این تسبیح قبل از ابتلایش نبود تا قیامت در شکم ماهی قرار می‌گرفت و آیه‌ای که در سوره قلم است  به این معناست که خداوند به یونس در شکم ماهی توجه کرد و توبه‌اش را قبول کرد و به همین جهت به بیابان انداخته نشد. بیرون رفتن یونس با خشم از قومش این اقتضاء را داشته که تا قیامت در شکم ماهی قرار بگیرد ولی تسبیح‌گویی او قبل و بعد از افتادن در شکم ماهی از این اتفاق جلوگیری کرد و باعث شد مقدراتش تغییر کند و به بیابان انداخته شود در حالی که مورد مذمت قرار نگرفت و از برگزیدگان و صالحین قرار بگیرد[6].

2. (لَوْلاَ أَن تَدَارَکَهُ...) به معنای قبول توبه او در شکم ماهی بعد
از (أَن لاَّ إِلهَ إِلَّاأَنتَ) است یعنی اگر توبه‌اش قبول نمی‌شد به طور مذموم به بیرون انداخته می‌شد ولی قبول توبه‌اش باعث شد که به طور مذموم انداخته نشود چنان که آیه (فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ...) در آیه بعد آن را بیان می‌کند.

آیه (فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ)[7] یعنی در اثر توبه این دو کرامت به او عطا گردید: مذمت نشد (فاجتباه) حاکی از آن است که با بیرون رفتن از شهر نبوت از او سلب نشده است و خداوند رسالت را به او برگرداند (فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ) مبین آن است که قبول توبه‌اش گذشته‌ها را از بین برده است[8].

3. برای یونس دو مجازات یکی شدیدتر و یکی خفیف‌تر در انتظار بوده است نخست اینکه تا پایان دنیا در شکم ماهی بماند و این به برکت تسبیح الهی برطرف شد و دیگر اینکه هنگامی که از شکم ماهی بیرون می‌آمد مذموم و دور از لطف خدا باشد که آن هم به نعمت پروردگار و رحمت خاص او برطرف گردید که آیه 45 قلم به آن اشاره می‌کند[9].

4. یونس به درگاه پروردگارش دعا کرد در حالی که در شکم ماهی بود پس خدا دعایش را مستجاب کرد و ماهی او را از شکمش به بیابان پرتاب کرد در حالی که مورد مذمت و ملامت از ناحیه خدا نبود و اگر دعا و رحمت خداوند نبود مورد مذمت و ملامت قرار می‌گرفت[10].

5. خداوند رحمت و نعمتش را شامل حال یونس کرده و ایشان را بدون ملامت و سرزنش به بیابان رساند که اگر رحمت و لطف خداوند نبود ملامت شده و سرزنش شده به بیابان افکنده می‌شد[11].
بررسی و نتیجه

با کمی تأمل در مورد این دو آیه و با توجه به دیدگاه مفسران به این نتیجه می‌رسیم که تعارضی بین آیات وجود ندارد.

آیه 145 سوره صافات می‌فرماید: (فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِیمٌ) به این معنا که:«پس او را به کرانه‌ خشکی افکندیم، در حالیکه او بیمار بود».
اما آیه 49 سوره قلم می‌فرماید: (لَوْلاَ أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِن رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ) به این معنا که: «اگر نعمتی از پروردگارش او را درنیافته بود، حتماً به کرانه‌ خشکی افکنده می‌شد، در حالی که او نکوهیده بود» بنابراین آیه اخیر نمی‌فرماید که یونس به بیابان افکنده نشد بلکه می‌فرماید مذموم به بیابان افکنده نشد به این معنا که به بیابان افکنده شد اما در سایه رحمت و لطف خداوند که رسالت از ایشان سلب نشده و توبه‌اش به درگاه پروردگار پذیرفته شده است.

[1]. تفسیر آلوسی،  ج 7 ص 184 ـ دایره المعارف فرید وجدی، ج 10، ص 1055.

[2]. صافات/ 147.

[3]. نمونه، ج2، ص162.

[4]. بحارالانوار، ج 14، ص 393 ـ 141، ج 14، ص 100.

[5]. تورات کتاب یوناه پیغمبر فصل اول و دوم و سوم و چهارم. به نقل از نمونه، ج 19، ص 164.

[6]. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج 19، ص 387.

[7]. قلم / 50.

[8]. تفسیر احسن الحدیث، ج 11، ص 300.

[9]. مکارم شیرازی، ناصر، تسیر نمونه، ج 24، ص 423.

[10]. مغنیه،‌ محمد جواد، تفسیر الکشاف، ج 7، ص 399.

[11]. طبرسی فضل بن حسن، مجمع البیان، ج 10، ص 512.