- توضیحات
- نوشته شده توسط manager
- دسته: ـ جادوگران (ساحران) فرعون، به حضرت موسی ایمان آوردند یا کفر ورزیدند؟
- بازدید: 8359
شبهه
جادوگران (ساحران) فرعون، به حضرت موسی ایمان آوردند یا کفر ورزیدند؟
توضیح شبهه
در قرآنکریم به ایمان آوردن دو گروه به حضرت موسی7 اشاره شده است:
اول) ساحرانی که به فرمان فرعون قصد مبارزه طلبی با حضرت موسی7 را داشتند که در این آیات به آن اشاره شده است: (وَأُلْقِیَ الْسَّحَرَةُ سَاجِدِینَ)؛ «و ساحران سجدهکنان (به زمین) در افتادند» سوره اعراف آیه 120 و شعراء آیه 46. (فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قَالُوا آمَنَّا به رب هَارُونَ وَمُوسَی)، «(عصای موسی افسونها را بلعید،) و ساحران سجدهکنان (به زمین) در افتاده، گفتند: ما به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم» سوره طه، آیه 70.
دوم) ذریهای از قوم حضرت موسی7 که در سوره یونس این گونه بیان شده است. (فَمَا آمَنَ لِمُوسَی إِلَّا ذُرِّیَّةٌ مِن قَوْمِهِ عَلَی خَوْفٍ مِن فِرْعَوْنَ وَ...)[1]؛ «و موسی را تصدیق نکردند، مگر نسلی از قوم او، در حال ترس از فرعون و اشراف آنان، که مبادا آنان را در بلا افکنند! ...».
پرسش این است که از حصر در آیه 83 سوره یونس چنین فهمیده میشود که تنها قوم ایمان آورنده، ذریه مذکور در آیه هستند و حال آنکه طبق آیاتی که بیان شد ساحران نیز ایمان آوردند؛ ظاهر این آیات با هم تنافی دارد! یعنی در این آیه تنها ایمان آورندگان را ذریه میداند و در سه آیه دیگر ساحران راه هم جزء ایمان آورندگان میپندارد!؟
Article II. پاسخ
آیاتی که در مورد ایمان آوردن ساحران ذکر شد به خوبی نمایانگر ایمان آوردن ساحرانی است که فرعون برای مبارزه با حضرت موسی7 از سراسر مصر دعوت کرده بود، که پس از ایمان و اصرار بر آن به دست فرعون به شهادت رسیدند.
اما در مورد آیه 83 سوره یونس باید اشاره شود که در تعیین مصداق (ذُرِّیَّةٌ مِن قَوْمِهِ) مفسران تفاسیر متفاوتی کردهاند که در ذیل آورده میشود. برخی از مفسران[2] گفتهاند: ضمیر در کلمه «قومه» به فرعون برمیگردد و معنای آیه این است که: «به موسی ایمان نیاوردند مگر ذریهای از قوم فرعون»، و در اینکه منظور از «ذریهای از قوم فرعون» چه کسانی هستند تفاسیری ارائه شده است[3]. بعضی دیگر از مفسران[4] گفتهاند: ضمیر «قومه» به حضرت موسی7 برمیگردد یعنی تنها ذریهای از قوم موسی ایمان آوردند و در این که منظور از قوم موسی چه کسانی هستند اختلاف نظر است[5].
علامه طباطبایی; در تفسیرالمیزان میفرمایند:
آنچه از سیاق و زمینه گفتار بر میآید و آیه شریفه نیز ظهور در آن دارد این است که ضمیر به حضرت موسی7 بر میگردد، و منظور از جمله (ذُرِّیَّةٌ مِن قَوْمِهِ) بعضی از افراد ضعیف و طبقه ناتوان بنیاسرائیل است که به موسی7 ایمان آوردند، اما توانگران و اشراف بنیاسرائیل ایمان نیاوردند و اعتبار عقلی هم مؤید این ظهور است، چون همگی اسیر و در تحت استعمار و استثمار فراعنه و محکوم به حکم آنان بودند و معمولاً عادت در امثال این موارد بر این جاری است که طبقه ضعیف سر از اطاعت حاکم برداشته و پیرو پیامبرش میشود و طبقه اشراف و توانگران به هر وسیلهای که شده مقام اجتماعی و حیثیت خانوادگی خود را حفظ میکنند سپس علامه; اضافه میکنند که داستانهایی که در قرآنکریم از بنی اسرائیل حکایت شده عادلترین گواه است بر اینکه بسیاری از گردن کلفتان و مستکبرین بنی اسرائیل تا اواخر عمر حضرت موسی7 به وی ایمان نیاوردند هر چند که به ظاهر تسلیم او شده بودند[6].
(a) راههای بر طرف شدن تنافی
1. مانعی نمیباشد که ساحران از همان گروه ذریه ایمان آورنده باشند. مثلاً طبق نظر کسانی که ضمیر را در «قومه» به فرعون برگرداندهاند[7] ساحران را از ذریه فرعون بدانیم و بنابر نظر کسانی که ضمیر را به حضرت موسی7 بازگرداندهاند ساحران را از قوم و ذریه حضرت موسی7 بدانیم همان طوری که در یکی از تفاسیر نیز صراحتاً آنها را از ذریه موسی7 برشمرده بود. در هر صورت ساحران داخل در (ذُرِّیَّةٌ مِن قَوْمِهِ) میشوند و شبهه تنافی، بیاساس میشود.
2. این احتمال نیز وجود دارد که منظور از «قومه» تمام انسانهایی باشند که موسی7 مبعوث بر آنان شد، و مأمور بود که رسالت الهی را به آنان برساند چه قبطیها و چه بنیاسرائیلیها. و آیاتی از قرآن که حضرت موسی7 را به دعوت فرعون و دیگر مردمان سرزمین مصر به سوی خدا مأمور میکنند[8] و یا رسالت او را منحصر به بنیاسرائیل نمیداند[9]، این احتمال را تقویت میکنند[10]. بنابراین احتمال، ممکن است هم بنیاسرائیل و هم قبطیان دارای فرزندانی بوده باشند که با ترس از اشراف و بزرگان ایمان آوردهاند، در نتیجه ایمان آوردگانی مثل ساحران و غیره که در آیات دیگر قرآن به آنها اشاره شده از افراد و مصادیق ذریه باشند که به تناسب آیات به آن پرداخته شده است و با این حال جایی برای تنافی باقی نمیماند.
3. ظاهراً زمان ایمان آوردن ساحران با زمان ایمان آوردن ذریه متفاوت است، یعنی ساحران در همان صحنه مبارزه با حضرت موسی7 ایمان آوردند و حال آنکه آیه ذریّه اشاره میکند که در ابتدا و پس از آن قضایا ظاهراً در طی زمانی فقط عدهای از ذریه به او ایمان آوردند، که چون زمان دو ایمان متفاوت است تناقض[11] واقع نمیشود چرا که وحدت زمان از شروط[12] تناقض است.
4. آیه 83 سوره یونس در مقام بیان و ناظر بر ایمان آوردن گروهی از ضعفای قوم موسی7 میباشد و درصدد بیان همه ایمان آورندگان نمیباشد، پس منافاتی ندارد که گروهی از قوم بنیاسرائیل ایمان آورده باشند که این آیه شریفه بیانگر آن است و تعدادی نیز از غیر بنیاسرائیل ایمان آورده باشند که در آیات دیگر بیان شده، مانند ایمان آوردن ساحران که بیان شد و ایمان آوردن آسیه3 همسر فرعون[13] و مؤمن آلفرعون[14] و... که در قرآن به آن اشاره شده است.
تذکر: برخی مفسران ضمیر در «قومه» را به فرعون بازگرداندهاند که با توجه به سیاق آیات و قواعد و قرائن موجود، تفسیر موجهی نمیباشد.
برخی دیگر از مفسران مرجع ضمیر را حضرت موسی7 قرار دادهاند که با توجه به سیاق آیات و قواعد ادبی و دیگر قرائن موجود در آیه تفسیری قابل قبول است[15].
منظور از ذرّیه ـ با توجه به معنای لغوی[16] و همچنین تفسیری که علامه طباطبایی; بیان فرمودندـگروهی از ضعفای بنیاسرائیل میباشند که در سلطه فرعونیان قرار داشتند و شاید قرآن به همین علت تعبیر به ذریه نمود، زیرا بنیاسرائیل به صورت پراکنده و بدون انسجام در مصر زندگی میکردند و همین باعث ضعف و ناتوانی آنان در برابر فرعون شده بود. نکتهای که باید دقت شود اینکه هر چند جوانان سهم زیادی در همراهی با حضرت موسی7 داشتند ولی چنانچه مرحوم راغب اصفهانی; در مفردات گفته، ذریه از نظر ریشه لغوی صغیر و کبیر را شامل میشود[17].
(b) بررسی حصر در آیه 83 سوره یونس
مطلب دیگری که در جواب میتوان به آن پرداخت نوع حصری است که در آیه شریفه 83 سوره یونس به کار رفته است که منشأ شبهه شد. که البته از نمونههای اعجاز ادبی قرآن به شمار میآید.
اگرچه بررسی جهات مختلف حصر موجود در آیه در این نوشتار نمیگنجد ولی در حد واضح شدن پاسخ به آن میپردازیم.
نکته اول ـ حصر موجود از نوع حصر صفت بر موصوف[18] میباشد که صفت ایمان آوردن را اختصاص به موصوف که ذریه باشند، داده است، به این معنی که ایمان آوردن در غیر ذریه را غیر ممکن میکند.
نکته دوم ـ انحصار ایمان در ذریه یا انحصار واقعی است یا اضافی و نسبی[19].
اول) اگر حصر را حقیقی بگیریم در مورد ایمان آوردن دیگران از جمله ساحران و غیره این گونه پاسخ میدهیم.
1. همانگونه که در بعضی از تفاسیر وارد شده ساحران و غیره را از افراد و مصادیق ذره بدانیم مثلاً بگوییم ساحران گروهی از بنی اسرائیل بودند که سحر آموخته بودند و به موسی7 ایمان آوردند، که در آیات قرآن به تناسب، ذکری از آنها شده است. و یا اگر ساحران و غیره را حقیقتاً از ذریه ندانستیم، میتوانیم آنها را حکماً به جهت ایمانشان از گروه ذریه بدانیم چنانکه پیامبر9 در مورد سلمان7 فرمودند: «سلمان منا اهل البیت»[20] و واضح است که سلمان حقیقتاً از اهل بیت: نبود بلکه از نظر ایمان در حکم اهل بیت: قرار گرفت. بنابراین ساحران و غیر از دو حال بیرون نیستند یا حقیقتاً از ذریهاند و یا حکماً که در هر صورت جایی برای تنافی بین آیات وجود ندارد.
2. آیه شریفه 83 سوره یونس ناظر به بیان ایمانآوردن گروهی از بنیاسرائیل میباشد پس حصر موجود در آیه این چنین میشود. قوم بنیاسرائیل دو گروه بودند، عدهای که قرآن از آنها تعبیر به ذریه نموده و گروهی که از اشراف و صاحبان قدرت بودند و آیه شریفه ایمان آوردن را اختصاص به ذریه بنیاسرائیل میدهد. بنابراین چون آیه ناظر بر ایمان آوردن غیر بنیاسرائیل نمیباشد منافاتی هم ندارد که قرآن متناسب با آیات به بیان دیگر ایمان آوردندگان بپردازد. به عبارت دیگر اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند.
3. اینکه بگوییم منظور آیه شریفه این است که در یک موقعیت زمانی تنها گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و در موقعیتهای دیگر افراد و گروههایی مثل ساحران، آسیه همسر فرعون و... ایمان آوردند که قرآنکریم به مناسبتهای مختلف و در زمانهای متفاوت به بیان ایمان گروهها و شخصیتها پرداخته است. بنابراین چون اختلاف در زمانهای مختلف مطرح است هیچ گونه تناقض وارد نیست.
دوم) اگر حصر در آیه را حصر اضافی بگیریم. در این صورت باید گفت که آیه شریفه در مقام بیان و ناظر بر حصر اختصاص ایمان آوردن در ذریة بنیاسرائیل، در مقابل و نسبت به فرد یا گروه معینی[21] میباشد نه اینکه آیه شریفه درصدد این باشد که بگوید هیچ کسی ایمان نیاورد و فقط ذریه ایمان آوردند بلکه آیه شریفه میگوید: مثلاً نسبت به سرکشان و اشراف بنیاسرائیل ذریهای از بنیاسرائیل ایمان آوردند یعنی ممکن است دیگران غیر از اشراف بنی اسرائیل نیز ایمان آورده باشند که آیات دیگر بیان کند.
چون در حصر اضافی کسانی که ذکر نشدهاند (مثل ساحران، آسیه همسر فرعون و...) به عنوان ایمان نیاوردن قرار داده نمیشوند و ایمان حقیقتاً منحصر به ذریه مذکور نمیباشد بلکه انحصار نسبی است، به این معنی که ایمان آوردن برای همان افراد و گروه خاص نیست گرچه ممکن است دیگران (مثل ساحران، آسیه همسر فرعون و ...) نیز ایمان آورده باشند و در مناسبتهای مختلف به آن اشاره شده باشد. بنابراین اگر حصر اضافی باشد هیچ گونه تنافی بین آیات پیش نمیآید.
(c) نتیجه
بر اساس احتمالات موجود تعارضی بین آیات 83 سوره یونس با 70 سورهی طه و مانند آن وجود ندارد و شبهه آنها قابل جواب است.
(d) منابع جهت مطالعه بیشتر
تفاسیر قرآن همچون مجمعالبیان والمیزان و نمونه و تفسیر قرآن مهر ذیل آیات مربوط (یونس/83 و طه/70 و ...).
[1]. یونس/ 83.
[2]. تفسیر مجمعالبیان، ج11، سوره 10، ص341، ترجمه رسول محلاتی.
[3]. برخی گفتهاند آن ذریهای که از قوم فرعون ایمان آوردند مادرانشان از بنیاسرائیل و پدارنشان از نژاد قبطی بودند و ذریه نامبرده راه مادران را پیش گرفته به موسی ایمان آوردند. بعضی دیگر بعضی از اولادهای، همان قبطیان هستند.
[4]. تفسیر مجمعالبیان، ج11، سوره10، ص341، ترجمه رسول محلاتی.
[5]. برخی گفتهاند منظور جماعتی از بنی اسرائیلاند که سحر آموخته بودند و در زمره ساحران در آن صحنه شرکت داشتند و از هواداران فرعون بودند و با دیدن معجزه موسی به وی ایمان آوردند. بعضی دیگر گفتهاند منظور از ذریه همه بنیاسرائیل هستند که600 هزار نفر بودند. و بعضی گفتهاند: منظور از ذرّیه، دودمان اسرائیل است آنهایی که موسی به سویشان مبعوث شده بود و... .
[6]. تفسیر المیزان، علامه محمد حسین طباطبایی، ج 10، ص 163 ـ 166،ذیل آیه 83 سوره یونس.
[7]. رجوع ضمیر به فرعون با ظاهر آیه و قواعد همخوانی ندارد.
[8]. از جمله سوره اعراف آیه 103، سوره یونس آیات 75 و 74 و ...
[9]. انعام/ 91 و 154.
[10]. لازم به یادآوری است که مرحوم علامه طباطبایی هر چند این را به عنوان یک فرضیه بیان میکنند ولی با وجود این فرض آیه را بینیاز از تفاسیری میدانند که در آن عدهای خود را به تکلف انداخته، و مصداق ذریه را قبطیان گرفتهاند.
[11]. تناقض اختلاف بین دو قضیه از جهت سلب و ایجاب است به اینکه یکی موجبه و دیگری سالبه باشد به طوری که از صادق بودن هر یک کذب دیگری به حسب ذات لازم آید. (منطق نوین شرح اللّمعات الشرقیه فی فنون المنطفیه، دکتر عبدالحسین مشکاةالدینی: ص350 340)
[12]. المنطق، مرحوم محمد رضا مظفر، شروط تناقض، ص 168.
[13]. تحریم/ 11؛ (وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَةَ فِرْعَوْنَ...)، «و خدا برای کسانی که ایمان آوردهاند مَثَلی زده است: زن فرعون ...».
[14]. غافر / 28؛ (وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ ...) ، «و مرد مؤمنی از خاندان فرعون ...».
[15]. زیرا قبل از آن نام حضرت موسی7 ذکر شده، و طبق قواعد ادبی ضمیر به موسی بر میگردد و همچنین آیه بعد آن را تأیید میکند که میفرماید: (وَقَالَ مُوسَی یَاقَوْمِ...) آیه 84 یونس یعنی مؤمنان را به عنوان «قوم من» یاد میکند.
[16]. ذریه از ذر به معنای پراکنده ساختن و ریز ریز کردن شیء است نه مطلق پراکنده کردن، ذریّه در اصل «ذرّه» بوده که یای نسبت و تای تأنیث به آن افزوده شده است ذرّه (مانند لقمه) به معنای چیزی است که پراکنده شود «مایُذرّ وینشر» برگرفته از کتاب نفیس التحقیق فی الکلمات القرآن الکریم، ج 3، ص 4 ـ 431.
[17]. مفردات راغب اصفهانی، ماده ذرو، ص 327.
[18]. قصر از نظر طرفین مقصور و مقصور علیه بر دو قسم است قصر صفت بر موصوف و قصر موصوف بر صفت که دارای شرایط و احکام خاصی میباشند. برای مطالعه به کتاب ارزشمند المدرس الافضل علامه مدرس افغانی که شرحی بر مطول میباشد مراجعه شود. ص343 341.
[19]. حصر از جهت حقیقت و واقع دو قسم است حصر حقیقی و حصر اضافی و نسبی که با پذیرش هر کدام تفسیر آیه نیز جهت خاص پیدا میکند.
نکته: حصر حقیقی نیز بر دو قسم است: 1. حقیقی واقعی مثل: لا اله الاالله. 2. حقیقی ادعایی مثل: لاسیف الاذوالفقار... . همان، ص 329 ـ 328.
[20]. مجمع البیان، ج 2، ص 427 و المناقب، ج 1، ص 85 .
[21]. این گروه معین یا فرد معین را چند گروه میتوان گرفت که با توجه به هر گروه تفسیر آیه نیز متفاوت میشود ولی آنچه با توجه به ظاهر تفاسیری که شده گرفتیم همان گروه اشراف و سرکشان بنی اسرائیل است و... .