شبهه

چند فرشته بر مریم3 فرستاده شده بودند؟

توضیح شبهه

آیات 42 و 45 سورة آل‌عمران نزول جمعی از فرشت‌گان را برای حضرت مریم بیان می‌کند و آیة 17 و 19 سوره مریم نزول یک ملک که همان جبرئیل باشد را بیان می‌کند. این پرسش مطرح است که چند ملک بر حضرت مریم نازل شده است. بعضی درباره آیات فوق احتمال تناقض داده‌اند چرا که خداوند نزول فرشته بر حضرت مریم را هم به جمعی از فرشتگان نسبت داده است و هم به یک فرشته و این تناقض است.

Article II.               ˜ پاسخ
(a)      مقدمه

همواره برای کسانی که با معارف قرآن ارتباط دارند پرسش‌ها و شبهاتی مطرح بوده است. یکی از پرسش‌های قرآنی که به گمان بعضی منشأ یک تعارض قرآنی است داستان حضرت مریم و نزول فرشتگان الهی بر وی می‌باشد. آشنایی با وحی و نزول جبرئیل برای انبیا و غیرانبیا و نزول ملائکه و تجسم پیدا کردن آن‌ها یکی از موضوعات قرآنی می‌باشد. در جواب این پرسش با ویژگی‌های ملائکه و جبرئیل، چگونگی نازل شدن آن‌ها بر حضرت مریم را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
(b)      آیات

قبل از آن‌که به پاسخ شبهه بپردازیم و برای آنکه با مفهوم شبهه بیشتر آشنا شویم لازم است به تفسیر آیات مورد بحث اشاره شود

(وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ)[1] این جمله عطف است بر آیه (إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ)[2]؛ این آیات بار دیگر، به داستان مریم باز می‌گردد، و از دوران شکوفایی و برومندی او سخن می‌گوید، و مقامات والای او را بر می‌شمرد. از گفتگوی فرشتگان با مریم، بحث می‌کند، می‌فرماید: «به یادآور هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برتری داده است» چه افتخاری از این برتر که انسانی با فرشت‌گان هم سخن شود، آن هم سخنی که بشارت برگزیدگی او از سوی خدا و طهارت و برتری او بر تمام زنان جهان باشد، و این نبود جز در سایه تقوا و پرهیزگاری، ایمان و عبادت او، آری، او برگزیده شد تا پیامبری همچون عیسای مسیح را به دنیا آورد (إِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ)[3]. این آیه به بخش مهم دیگری از زندگی مریم، یعنی جریان تولد فرزندش حضرت مسیح7 می‌پردازد و نکات مهمی را در این رابطه شرح می‌دهد می‌فرماید: به یادآور هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای (با وجود با عظمتی) از سوی خودش بشارت می‌دهد که نامش مسیح عیسی7 پسر مریم است در حالی که هم در این جهان و هم در جهان دیگر، آبرومند و با شخصیت و از مقربان (درگاه خدا) خواهد بود (وَجِیهاً فِی الْدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ)[4].

سپس در سوره مریم آیه 17 می‌فرماید: (فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَاباً فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِیّاً)؛ «و در برابر آنان پرده‌ای (بر خود) گرفت. و روح خود (= جبرئیل) را به سوی او فرستادیم؛ و در حالی که بشری درست اندام بود، بر او نمایان شد». کلمه حجاب به معنای هر چیزی است که چیزی را از غیر بپوشاند و از این کلمه چنین بر می‌آید که گویا مریم خود را از اهل خویش پوشیده داشت تا قلبش برای اعتکاف و عبادت فارغ‌تر باشد (فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِیّاً) از ظاهر سیاق آیه بر می‌آید که فاعل کلمه «تمثل» ضمیری است که به روح بر می‌گردد پس روحی که به سوی مریم فرستاده شده بود به صورت بشر ممثل شد و چون روح از جنس بشر و جن نبود بلکه از جنس ملک و نوع سوم مخلوقات ذوی‌العقول بود و خداوند متعال فرمود: «و روح خود (= جبرئیل) را به سوی او فرستادیم؛ و در حالی که بشری درست اندام بود، بر او نمایان شد» بنابراین آن فردی را که مأمور وحی برای حضرت مریم است جبرئیل می‌باشد[5] که خداوند در کتابش او را وصف نموده، مثلاً فرمود: (قُلْ مَنْ کَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَی‌ قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللّهِ)[6] و نیز فرمود: (قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ‌الْقُدُسِ مِن رَّبِّکَ)[7] و نیز او را رسول خواند و فرمود: (إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ)[8] لذا از همة این‌ها می‌توان فهمید که آن روحی که برای مریم به صورت بشر مجسم شد همان جبرئیل فرشته بزرگ الهی بوده است[9].
(c)       مفهوم‌شناسی

کلمه «ملائکة» جمع ملَک ـ به فتحه لام ـ است، که موجوداتی هستند مخلوق خدا، و واسطه‌هایی بین او و بین عالم مشهود، که آنان را موکل بر امور عالم تکوین و تشریع کرده است[10] بندگان محترمی که هرگز خدا را در هر صورتی که به ایشان فرمان بدهد نافرمانی نمی‌کند و به هر چه مأمور شدند انجام می‌دهند[11]. در قرآن مجید از ملائکه فراوان یاد شده است و آیات زیادی از قرآن درباره صفات، ویژگی‌ها، مأموریت‌ها و وظایف فرشت‌گان سخن می‌گوید، حتی قرآن، ایمان به ملائکه را در ردیف ایمان به خدا و انبیاء و کتب آسمانی قرار داده است، و این دلیل بر اهمیت بنیادی این مساله است: (آمَنَ الرَّسُولُ به ما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ)[12]؛ «فرستاده‌ (خدا) به آنچه از طرف پروردگارش به سوی او فرو فرستاده شده ایمان آورده است؛ و مؤمنان همگی به خدا و فرشت‌گانش و کتاب‌های او و فرستادگانش ایمان آورده‌اند».

بدون شک وجود فرشت‌گان از امور غیبیه‌ای است که برای اثبات آن با این صفات و ویژگی‌ها راهی جز ادله نقلیه نیست، و به حکم ایمان به غیب آن‌ها را باید پذیرفت[13].

قرآن مجید روی هم رفته ویژگی‌های آن‌ها را چنین می‌شمرد.

1. (بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ)[14]؛ «بلکه (فرشتگان) بندگانِ گرامی
داشته شده‌اند».

2. (لایَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ)[15]؛ «که در سخن بر او پیشی نمی‌گیرند؛ و آنان به فرمان او عمل می‌کنند».

3 آن‌ها پیوسته مشغول تسبیح و تقدیس خداوند هستند، چنان که در آیه 5 سوره شوری می‌خوانیم: (وَ الْمَلائِکَةُ یُسَبِّحُونَ به حمد رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ)؛ «و فرشت‌گان با ستایش پروردگارشان تسبیح می‌گویند، و برای کسانی که در زمین هستند طلب آمرزش می‌کنند».

4 آن‌ها وظائف مهم و بسیار متنوعی از سوی خداوند بر عهده دارند.

گروهی حاملان عرشند[16]؛ و گروهی مدبرات امرند[17]؛ گروهی فرشتگان قبض ارواحند[18]؛ و گروهی مراقبان اعمال بشرند[19]؛ گروهی حافظان انسان از خطرات و حوادثند[20]؛‌ و گروهی مأمور عذاب و مجازات اقوام سرکشند[21]؛ گروهی امدادگران الهی نسبت به مؤمنان در جنگ‌ها هستند[22]؛ و بالآخره گروهی مبلغان وحی و آورندگان کتب آسمانی برای انبیاء می‌باشند[23] آن‌ها گاه به صورت انسان در می‌آیند و بر انبیا و حتی غیر انبیا ظاهر می‌شوند، چنان که در سوره مریم می‌خوانیم: فرشته بزرگ الهی به صورت انسان موزون بر مریم ظاهر شد: (فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا)[24]؛ «و روح خود (= جبرئیل) را به سوی او فرستادیم؛ و در حالی که بشری درست اندام بود، بر او نمایان شد».

فرشت‌گان بر غیر انبیا که قوم لوط هستند، ظاهر شدند چنان چه در سورة هود آیه 77 می‌فرمایند؛ (وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطاً سِی‌ءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَقَالَ هذَا یَوْمٌ عَصِیبٌ)[25] فرستادگان الهی که همان فرشت‌گان نازل بر ابراهیم بودند بر لوط وارد شدند.
(d)      نکته

1. آیا ظهور ملائکه در چهره انسان، یک واقعیت عینی است؟ یا به صورت تمثل است؟ ظاهر آیات قرآن معنی اول است، هر چند بعضی از مفسران بزرگ مثل حضرت علامه معنی دوم را برگزیده‌اند[26].

2. تقریباً همه مفسران معروف[27]، روح را در اینجا به جبرئیل فرشته بزرگ خدا تفسیر کرده‌اند، و تعبیر «روح» از او به خاطر آنست که روحانی است و هم وجودی است حیات‌بخش، چرا که حامل رسالت الهی به پیامبران است که احیاء کننده همه انسان‌های لایق می‌باشد و اضافه روح در اینجا به خدا دلیل بر عظمت و شرافت این روح است، که یکی از اقسام اضافه، اضافه تشریفیه است[28].

آنچه از بررسی این مطالب به نظر می‌رسد این است که حضرت مریم7، حضرت لوط7، حضرت جبرئیل فرشتة بزرگ الهی را مشاهده کرده‌اند و قوم حضرت لوط فرشت‌گان الهی را دیده‌اند، اما چگونگی تجسم و تمثل ملائکه الهی نیاز به بررسی جداگانه‌ای دارد.

Article III.            پاسخ به شبهه

با توجه به تفسیر آیات مورد بحث و نقد و بررسی آن‌ها و بیان این مطلب که رؤیت فرشت‌گان برای انبیا و غیر انبیا ممکن بوده است اکنون به جواب این شبهه می‌پردازیم که یک فرشته بر حضرت مریم3 نازل شده است یا چند فرشته و این تناقض نیست.

1) سخن ملائکه با مریم که در سوره آل‌عمران آمده عیناً همان کلامی است که در آیات مورد بحث به روح نسبت داده و بشارتی که در آیه مورد بحث به جمع فرشتگان نسبت داده شده همان بشارت است که در سوره مریم به شخص روح نسبت داده و حال چرا چنین کرده، بعضی از مفسران[29] در توجیهش گفته‌اند مراد از ملائکه همان جبرئیل است و اگر یک ملک را ملائکه خوانده از باب تعظیم آن یک ملک بوده است، هم‌چنان که خود ما در گفتگوهای خود می‌گوئیم فلانی خیلی جاها رفته و سیاحت‌ها کرده، کشتی‌ها سوار شده با این‌که بیش از یک کشتی سوار نشده. و یا می‌گوئیم مردم در به اره فلانی چنین و چنان می‌گویند با این‌که همه مردم نگفته‌اند و تنها یک نفر گفته و از این قبیل تعبیرها معمول است و نظیر این اختلاف تعبیر در داستان زکریا هم آمده، یک جا فرموده:

(فَنادَتْهُ الْمَلائِکَةُ)[30]؛ «ملائکه او را ندا دادند» دنبالش فرمود: «خدا چنین و چنان می‌کند»[31].

2) اگر کلام جبرئیل را به ملائکه نسبت داده از قبیل نسبت کلام یک نفر از قومی به همه قوم است، چون همه در آن کلام و یا در سنت و عادت و خلقت موافقت و شرکت دارند و در قرآن از این قبیل تعبیرات زیاد است، مانند آیه (یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَی الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ)[32] که با این‌که گوینده سخن یک نفر بوده به جمع نسبت می‌دهد.

3) آنچه بعد از تدبر در آیات راجع به ملائکه به دست می‌آید، این است که ملائکه همه در یک ردیف و یک مقام نیستند، بین آنان از نظر قرب به خدای تعالی تقدم و تأخر هست، آن‌که متأخر است تابع محض اوامر متقدم است، به طوری که افعالش عین فعل متقدم به حساب می‌آید و گفتارش هم عین گفتار او است، نظیر وصفی که در خودمان مشاهده می‌کنیم، افعال قوا و اعضایمان را فعل خود نیز می‌دانیم، بدون این‌که فعل را دو تا فعل کنیم و می‌گوئیم چشمم او را دید و گوشم آن را شنید و اعضای بدن من چنین و چنان کرد.

همان‌طور که عمل اعضای ما که تابع ما هستند عمل خود ما نیز هست، هم‌چنین اعمال و اقوال ملائکه که تابع فرشته روحاند، عمل و قول خود روح نیز هست، برای این‌که ملائکه تابع او هستند و هر چه می‌کنند به امر او می‌کنند و به همین اعتبار است که می‌بینیم خدای تعالی قبض ارواح را که ملائکه موکل بر ارواح، مباشر آن هستند را عمل خودش و هم عمل آن ملائکه دانسته، در عین این‌که آن را به فرشتگان مباشر نسبت داده، و فرموده (حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا)[33]، و در عین حال آن را به ملک الموت که فرمانده و متبوع آن فرشت‌گان است نسبت داده می‌فرماید (قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ)[34] و در عین حال همین قبض ارواح را به خودش نسبت داده، می‌فرماید (اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ موت‌ها)[35].

باز نظیر این جریان را در مساله وحی می‌بینیم که یک جا آن را به خودش نسبت داده، می‌فرماید (إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ)[36]، و جای دیگر آن را به روح الامین نسبت داده، می‌فرماید (نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلی‌ قَلْبِکَ)[37]، در جای دیگر به ملائکه کرام و صالح منسوب نموده، می‌فرماید (کَلَّا آن‌ها تَذْکِرَةٌ، فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ، فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ، مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ، بِأَیْدِی سَفَرَةٍ، کِرامٍ بَرَرَةٍ)[38].

پس معلوم شد که بشارت دادن جبرئیل عین بشارت دادن مامورین زیر دست او است که جمعی از سادات فرشتگان و مقربین درگاه خدایند، چون قرآن‌کریم درباره ایشان فرموده (إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ، ذِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکِینٍ، مُطاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ)[39].

مؤید گفتار ما کلام خدای عزّوجل است که در آیه بعدی می‌فرماید (کَذلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ)[40]، چون از ظاهر آن بر می‌آید که گوینده آن خدای سبحان است و در عین حال می‌بینیم که همین سخن را در سوره مریم در داستان روح، به روح نسبت می‌دهد[41] آنجا که به مریم می‌گوید (إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا)[42].
(a)      نتیجه

با توجه به آراء مفسران پیرامون آیات مورد بحث در سوره آل‌عمران و مریم می‌توان گفت چون هر دو دسته آیات دربارة حضرت مریم7 و هر دو اشاره به یک حادثه دارد منظور از ملائکه در آیات سوره آل‌عمران همان جبرئیل امین و فرشتة وحی می‌باشد و فقط یک فرشته بر حضرت مریم نازل شده است و وجه دیگر آن این است که آن‌جا که به جمع فرشت‌گان نسبت داده است، جبرئیل با فرشت‌گان موکل بوده است والا مقام وحی تنها برای یک فرشته است، که آن حضرت جبرئیل می‌باشد.
(b)      منابع جهت مطالعه بیشتر

1.     قرشی، سید علی‌اکبر، تفسیر احسن‌الحدیث، ج6، ص314، بنیاد بعثت، تهران، 1377

2.     شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، ج1، ص323، دفتر نشر داد، تهران،1373ش.

3.     رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر.

4.     مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه.
طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن.

[1]. آل‌عمران/ 42؛ «و (به یاد آرید) هنگامی که فرشتگان گفتند: «ای مریم! در حقیقت خدا تو را برگزیده و تو را پاک ساخته».

[2]. آل‌عمران/ 35؛ «(به یاد آرید) هنگامی که زنِ عمران گفت: پروردگارا! در واقع من آنچه را در شکم خود دارم، برای تو نذر کردم».

[3]. آل‌عمران/ 45؛ «(به یاد آرید) هنگامی که فرشتگان گفتند: «ای مریم! در واقع خدا تو را به کلمه‌ای از جانب خود مژده می‌دهد، که نامش مسیح، عیسی پسر مریم است».

[4]. آل عمران / 45؛ «در حالی که در دنیا و آخرت، آبرومند، و از مقرّبان (الهی) است».

[5]. مجمع البیان، ج 15، ص 154، ذیل آیه مورد بحث.

[6]. بقره/ 97؛ «بگو: «کسی که دشمن جبرئیل باشد پس (دشمن خداست؛ چرا) که او با رخصت (و فرمان) خدا آن [قرآن] را بر دل تو فرود آورد».

[7]. نحل/102؛ «(ای پیامبر!) بگو: «روح پاک آن (قرآن) را از طرف پروردگارت به حق فرو آورد».

[8]. حاقه/ 40؛ «که قطعاً، آن (قرآن) گفتار فرستاده‌ی ارجمندی است».

[9]. تفسیر قرآن، اصفهانی، محمد علی رضایی، ج 12، ص 329.

[10]. برای تحقیق بیشتر رجوع کنید به تفسیر شریف تسنیم حضرت آیت الله جوادی آملی،‌ ج 3، ص 23 و 34، ناشر اسراء، شهریور 1380.

[11]. المیزان، ج 17، ص 5.

[12]. بقره/ 285.

[13]. تفسیر نمونه، ج 18، ص 174.

[14]. انبیاء/ 26 و تفسیر نمونه، ج 18، ص 174.

[15]. انبیاء/ 27.

[16]. حاقه/ 17.

[17]. نازعات/ 5.

[18]. اعراف/ 37.

[19]. انفطار/ 10 ـ 13.

[20]. انعام/ 61.

[21]. هود/ 77.

[22]. احزاب/ 9.

[23]. نحل/ 2.

[24]. مریم/ 17 و تفسیر نمونه، ج 18، ص 175.

[25]. و هنگامی که فرستادگان ما به سوی لوط آمدند، به خاطر (آمدن) آنان ناراحت شد؛ و به جهت آنان، دست (قدرتش از حمایت کوتاه گشت و دل) تنگ شد؛ و گفت: «این روز سختی است!».

[26]. برای تحقیق بیشتر رجوع کنید به بیان علامه ذیل آیه 17 سوره مریم.

[27]. ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 4، ص 33 و مجمع البیان،‌ ج 6، ص784 و المیزان، ج 14، ص 35؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج 21، ص521؛ تبیان شیخ طوسی، ج7، ص114 و صافی، ج 3، ص 276.

[28]. تفسیر نمونه، ج 13، ص 36.

[29]. ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 4، ص 33 و مجمع البیان،‌ ج 6، ص 784 و المیزان، ج 14، ص 35؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج 21، ص 521؛ تبیان شیخ طوسی، ج 7، ص 114 و صافی، ج 3، ص 276؛ تفسیر قرآن مهر، رضایی اصفهانی، محمد علی، ج 12، ص 329.

[30]. آل‌عمران/ 39.

[31]. المیزان، ج 3، ص 299.

[32]. منافقون/ 8؛ «می‌گویند: اگر به مدینه بازگردیم، قطعاً، عزیزترین (افراد)، ذلیل‌ترین (افراد) را از آن (شهر) بیرون می‌رانند!».

[33]. انعام/ 61 «تا هنگامی که مرگ به یکی از شما برسد فرستادگان ما (جان) او را بصورت کامل می‌گیرند؛ در حالی که آنان کوتاهی نمی‌کنند».

[34]. سجده/11؛ «بگو: «فرشته‌ مرگ که برشما گماشته شده، (جان) شما را به طور کامل می‌گیرد».

[35]. زمر/ 42؛ «خدا جان‌ها را هنگام مرگشان و (نیز روحِ) آن‌که نمرده است».

[36]. نساء/ 163؛ «به درستی که ما به سوی تو وحی نمودیم».

[37]. شعراء/ 193؛ «رُوحُ الاَمین (= جبرئیل احیاگر درستکار) آن را بر دل تو فرود آورد».

[38]. عبس/ 11ـ16؛ «هرگز چنین نیست (که روش تو این‌گونه باشد)؛ در حقیقت، آن (آیات) یادآوری است و هر کس بخواهد آن را به یاد آورد (در حالیکه این آیات) در کتاب‌های ارجمند بلند مرتبه‌ی پاکیزه در دستان سفیران (و نویسندگان) ارجمندان نیکوکار (است)».

[39]. تکویر/ 19ـ21؛ «قطعاً آن (قرآن) سخن فرستاده ارجمند (= جبرئیل) است که قدرتمند [و] دارای جایگاهی نزد صاحب تخت (جهانداری و تدبیر هستی) است که در آن‌جا (در میان فرشتگان، فرمان او) اطاعت شده [و] درستکار است».

[40]. آل عمران/40؛ «این‌گونه خدا هر چه را [شایسته بداند و] بخواهد انجام می‌دهد».

[41]. المیزان، ج 3، ص 191.

[42]. مریم/ 19؛ «(فرشته) گفت: «من فقط فرستاده‌ پروردگارِ توام؛ برای این‌که پسری پاک به تو ببخشم.»».