2ـ از منظر قرآن و اسلام، اصل اولی آزادی انسان است یا برده بودن او؟

انسان مخلوق خداست و لازم است فقط عبد مولای خویش یعنی خدای متعال باشد و از همه قید و بندهای دیگر آزاد باشد از این‌رو در قرآن وظیفه پیامبران الهی برای آزادی انسان معرفی می‌کند:

Pالَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِندَهُمْ فِي التَّورَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُوْلئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَO[1]؛ «(همان) كسانى كه از فرستاده‏ى (خدا)، پيامبر درس‏نخوانده، پيروى مى‏كنند؛ آن (پيامبرى) كه (صفات) او را نزدشان در تورات و انجيل نوشته مى‏يابند؛ در حالى كه آنان را به [كار] پسنديده فرمان مى‏دهد، و آنان را از [كار] ناپسند منع مى‏كند و برايشان [خواركى‏هاى] پاكيزه را حلال مى‏شمرد و پليدى‏ها را بر آنان حرام مى‏كند و تكليف سنگينشان و غل‏هايى را كه بر آنان بوده، از (دوش) آن‌ها برمى‏دارد؛ و كسانى كه به او ايمان آوردند و گرامى‏اش داشتند (و دشمنانش را از او بازداشتند) و يارى‏اش كردند و از نورى كه با او فرود آمده پيروى نمودند، تنها آنان رستگارند».

پيامبر9 اسلام غُل و زنجيرهاى[2] مردم را مى‏شكند. آرى؛ پيامبر اسلام9 زنجير جهل و نادانى را با دعوت به علم و دانش؛ زنجير بت‏پرستى و خرافات را با فراخواندن به توحيد و زنجير تبعيض‏ها و زندگانى طبقاتى را از طريق دعوت به برادرى اسلامى و مساوات در برابر قانون، شكست.[3]

در احادیث اهل بیت: نیز بر آزادی انسان تأکید شده است از امام علی7 حکایت شده که فرمودند:

«لاتکن عبد غیرک وقد جعلک الله حراً»؛[4] «برده دیگران مباش که خدا تو را آزاد قرار داده است».

قاعده «الناس مسلطون علی انفسهم واموالهم»[5] که مضمون روایات است نیز بر آزادی انسان دلالت دارد چون هر کس مالک و مسلط بر خویش است و دیگران بر او مسلط نیستند مگر آن‌که دلیلی بر خلاف آن بیابیم تا کسی برده شود و دیگران بر او و اموالش مسلط گردند.

البته فطرت انسان نیز با برده‌داری ناسازگار است چون انسان را از مرتبه انسانیت پایین می‌آورد. و عقل آن را نمی‌پذیرد. چون مانع تکامل انسان و شکوفایی استعداد اوست.

نتیجه

بر اساس دلایل نقلی (قرآن و حدیث) و دلایل عقلی و فطری، اصل اولی در اسلام آزادی انسان از بردگی و بندگی غیر خداست. و از آن‌جا که دلایل فطری و عقلی وجود دارد پس دلایل نقلی (قرآن و حدیث) ارشاد و مؤید است.

[1]. اعراف/157.

[2]. «اصْر» در اصل به معناى نگه دارى و حبس كردن است و به هر چيز سنگينى كه انسان را از فعاليت بازمى‏دارد گفته مى‏شود؛ و «اغلال» جمع غل و به معناى زنجير است.

[3]. تفسير نمونه، ج 6، ذيل آيه.

[4]. بحارالانوار، ج 74، ص 215.

[5]. بحارالانوار، ج 2، ص 272.