6 ـ آیا بهتر نبود که قرآن یکباره برده‌داری را لغو و ممنوع می‌کرد؟

پاسخ این سؤال از مطالب گذشته روشن شد ولی برای روشن‌تر شدن پاسخ دلایل این امر را توضیح می‌دهیم.

اولاً در شرایط صدر اسلام اسیران جنگی یک معضل نظامی به شمار می‌رفتند که حکومت اسلامی توانایی نگهداری آنها را در یک جا و تأمین غذا، مسکن، پوشاک و امنیت آنها را نداشت و رها کردن آنها موجب تقویت نظامی دشمن می‌شد.

از این‌رو طبق مقررات جنگی آن زمان یا باید همه را می‌کشتند یا از گرسنگی می‌مردند یا به عنوان برده در اختیار مردم قرار می‌دادند که مورد اول و دوم غیر انسانی بود و مورد سوم فواید زیادی داشت از جمله اینکه:

ـ غذا، پوشاک و مسکن آن‌ها توسط مالکان تأمین می‌شد و در برابر کاری که انجام می‌دادند از مواهب مذکور استفاده می‌کردند.

ـ امنیت آن‌ها توسط مالکان تأمین می‌شد و از فرار آن‌ها جلوگیری می‌شد.

ـ بردگان در میان خانواده‌های مسلمان تحت تربیت و تأثیر فرهنگی قرار می‌گرفتند و بسیاری از آنان هدایت شده و مسلمان می‌شدند.

ثانیاً موضوع بردگان در آن عصر یک موضوع اقتصادی بود. از طرفی بخش اعظم نیروی کار جامعه را بردگان تشکیل می‌دادند و از طرف دیگر مالکیت آن‌ها بخش عظیمی از ثروت افراد ثروتمند به شمار می‌آمد.

از این‌رو حذف یکباره آن‌ها از چرخه اقتصاد موجب شوک اقتصادی به جامعه می‌شد.

ثالثاً اگر یکبار همه بردگان آزاد می‌شدند ممکن بود بخشی از آن‌ها در اثر کمبود غذا (که در آن روزگار جدّی بود) می‌مردند. و همین ترس از بی‌غذایی بود که مانع فرار بسیاری از بردگان می‌شد.

رابعاً مشکل فرهنگی و اجتماعی بردگان جدّی بود چون بسیاری از بردگان (به ویژه فرزندان آن‌ها) گرفتار فقر فرهنگی بودند و رها کردن آن‌ها جامعه را گرفتار ناهنجاری‌های زیادی می‌کرد و لازم بود نخست آن‌ها آموزش ببینند و تربیت شوند سپس آزاد گردند.