5ـ قوامیّت مردان به چه معناست؟ و آیا این با جایگاه زنان منافاتی ندارد؟

در این مورد توجه به چند نکته لازم است تا معنای آیه روشن شود.

اول. جمله Pالرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى‏ النِّسَاءِO[1] به دو صورت می تواند تفسیر شود:

الف) جمله خبری «مردان مایه پایداری زنان هستند».[2]

که خبر از یک واقعیت خارجی است که از نظر روان‌شناختی و جامعه‌شناختی زنان نیازمند تکیه‌گاه هستند و دوست دارند بر مردی مقتدر تکیه کنند و قرآن از این واقعیت خبر داده است.

ب) جمله انشائی «مردان باید مایه پایداری زنان باشند» (و زنان باید بر مردان تکیه کنند) و مدیریت باید با مرد باشد. بر این اساس یک دستور لازم الاجراء است.[3] البته با توجه به جواز استعمال لفظ در بیش‌تر از یک معنا مانعی ندارد که آیه فوق به هر دو معنا آید.

دوم. «قوامیّت» به معنای مختلف مثل سرپرستی، ریاست، کارگزار، مدیریت و حمایت می‌آید.[4] و این مدیریت در آیه فوق با توجه به سیاق درون آیه مربوط به مباحث خانوادگی است.

مدیریت خانواده می‌تواند به پنج صورت سامان یابد.

1ـ مردسالاری

2ـ زن‌سالاری

3ـ مدیریت هر دو

4ـ مدیریت هیچکدام

5 ـ تقسیم مدیریت (مدیریت برون خانه با مرد و مدیریت درون خانه با زن)

مورد اول و دوم منتهی به تک قطبی شدن خانه و استبداد می‌شود و مورد سوم به تعارض می‌انجامد و مورد چهارم به هرج ومرج منتهی می‌شود بنابراین بهترین راه تقسیم مدیریت است که در آیه فوق به مدیریت مرد اشاره شده و در سنت پیامبر9 با تقسیم مدیریت بین امام علی7 و حضرت زهرا3[5] تفسیر شده است. پس اسلام راه حکیمانه را انتخاب کرده که با روحیات مرد و زن سازگارتر است چرا که معمولاً عقل معاش مردان و استقامت آن‌ها در برخورد با مشکلات بیرونی بیش‌تر از زنان است و در برابر قدرت عاطفی و هنر و ذوق زنان برای اداره درون خانه مناسب‌تر است.

سوم. مبنای این تقسیم مدیریت در روحیات زن و مرد و در خانواده مطلوب قرآنی جستجو می‌شود که اولا‌ً مردان موظف هستند هزینه زندگی را بپردازند Pوَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْO[6] پس مدیریت اقتصادی و اجتماعی خانواده در دست آن‌ها قرار می‌گیرد تا توان این کار را پیدا کنند. به عبارت دیگر همان طور که گذشت حق و تکلیف ملازم هم‌دیگر هستند. و ثانیاً همان‌طور که گذشت مدیریت برون‌خانه با روحیه مرد و مدیریت درون خانه با روحیه زن سازگارتر است. Pبِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى‏ بَعْضٍO[7].

چهارم. تعبیر قرآن «الرجال» است نه «الرجل» یعنی جنس مردان مایه پایداری جنس زنان هستند. نه تک‌تک افراد، و همان‌طور که گذشت قوانین برای غالب افراد وضع می‌شود هر چند که برخی از زنان (مثل فاطمه3 و زینب و ...) در تاریخ استثناء هستند.

پنجم. تفاوت مدیریت زن و مرد در درون و برون خانه معنای ارزشی ندارد یعنی این مطلب دلالت ندارد که هر مردی بر هر زنی از نظر معنوی و کمال و جایگاه اجتماعی برتر است. بلکه ارزش افراد به معیارهای دیگری مثل علم، تقوا، بصیرت، ایمان و ... بستگی دارد.
ششم. گاهی مرد در برابر زن است و گاهی مرد در برابر همسر است و در این آیه مورد دوم است و در منابع اسلامی موردی نداریم که جنس مرد را بر جنس زن برتری داده باشد.[8]

[1]. نساء/34.

[2]. ر.ک: نمونه، ج 3، ص 369.

[3]. ر.ک: تسنیم، ذيل آيه.

[4]. ر.ک: كتاب العين، ج 5، ص 231، مجمع البحرين، ج 6، ص 145.

[5]. بحارالانوار، ج 43،ص 81.

[6]. نساء/34.

[7]. همان.

[8]. تسنیم، ج 17، ص 554.