پاسخ
  آري، تفسير اجتهادي با تفسير عقلي متفاوت است چنانچه در پرسش گذشت. روش‏هاي تفسير را مي‌توان به 6 روش تقسيم کرد؛ تفسير قرآن به قرآن، تفسير روايي، تفسيرعلمي، تفسيرعقلي، تفسير اشاري يا باطني و تفسير اجتهادي جامع. در يك تقسيم‏بندي جامع، تفاسير را به دو دسته تقسيم مي‏كنند، تفاسير نقلي و اجتهادي. تفاسير نقلي آنهايي است كه براساس تفسير مأثور، تفسير قرآن به قرآن و يا تفسير روايي باشد و بقيه تفاسير اعم از تفسيرهاي علمي و عقلي را تفاسير اجتهادي مي‏گويند.
   يادآوري
  به نظر مي‏رسد كه واژه‏ اجتهاد به يك معناي عام، شامل تفسير علمي و عقلي نيز مي‏شود، منتها تفسير عقلي يك اصطلاح خاص است، كه استفاده از قراين عقلي و برهان‏هاي عقلي در فهم آيات قرآن را تفسير عقلي گويند. كه اين «تفسير عقلي خاص» قسمتي از تفسير اجتهادي به معناي عام است، بنابراين نمي‏توان گفت تفسير عقلي، همان تفسير اجتهادي است.
  از اين‌رو لازم است قلمرو «تفسير اجتهادي به معناي اعم» و «تفسير اجتهادي به معناي اخص» و «تفسير عقلي به معناي خاص» از همديگر جدا شود.
  اجتهاد به معناي اعم در تفسير قرآن به قرآن و در تفسير روايي هم به كار مي‏رود، به اين معنا كه ما آيه‏اي را كنار آيه‏اي مي‏گذاريم و يا روايتي را ذيل آيه‏اي مطرح مي‏كنيم و استنباط و نتيجه‏گيري مي‏كنيم لذا در تفسير قرآن به قرآن و تفسير روايي، استنباط و اجتهاد به معناي اعم راه دارد.
  و حتي در «تفاسير روايي محض» مثل «البرهان»، «درالمنثور» و «نورالثقلين» كه فقط روايات را ذيل آيات آورده‏اند و نتيجه‏گيري هم نكرده‏اند، همان هم مبتني بر يك اجتهاد بوده است كه اين روايت مربوط به اين آيه و تفسير آن است.
نتيجه‏گيري
  ـ تفسير اجتهادي به معناي اعم در تمام روش‏هاي تفسيري كاربرد دارد.
  ـ روش تفسير عقلي به معناي خاص، استفاده از قراين عقلي و برهان‏هاي عقلي در فهم آيات قرآن مي‏باشد، كه اين روش در كنار بقيه روش‏هاي تفسيري مطرح است.
  ـ روش تفسير اجتهادي به معناي اخص اين است كه مفسر همه قراين عقلي و نقلي آيه را در نظر بگيرد و نگاهي جامع داشته باشد به آيات، روايات علم، عقل به معناي برهاني و حتي باطن و در پايان با ملاحظه‏ همه‏ اين موارد، به نتيجه‏گيري برسد. اين روش، روش اجتهادي جامع مي‏باشد كه در مقابل ديگر روش‏هاي تفسيري برشمرديم.